نرم افزار حسابداری ماهان با تخفیف ویژه

یکی دیگر از فروشگاهای دانلودی یوسف عزیزی

نرم افزار حسابداری ماهان با تخفیف ویژه

یکی دیگر از فروشگاهای دانلودی یوسف عزیزی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سیستم های مغزی رفتاری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سیستم های مغزی رفتاری منابع فارسی و انگلیسی دارد ارجاع و پاورقی استاندارد دارد رفرنس دهی استاندارد دارد کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق گارانتی بازگشت وجه دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 145 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 15
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سیستم های مغزی رفتاری

فروشنده فایل

کد کاربری 7243

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سیستم های مغزی رفتاری

خصوصیات محصول:

  • منابع فارسی و انگلیسی دارد.
  • ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
  • رفرنس دهی استاندارد دارد.
  • کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق
  • گارانتی بازگشت وجه دارد.

فرمت : doc

تعداد صفحات : 15

بخشی از متن :

سیستم مغزی-رفتاری

انگیزش خوشایند و انگیزش آزارنده و مکانیزمهای‌ مغزی‌ پاداش‌ و تنبیه

زمینه بررسیهای نوروفیزیولوژیک انگیزش، با آزمایشهای جیمز اولدز (1965، به نقل از گری، 1991)در امریکا رشد چشمگیری یافت.در آزمایشهای وی، الکترودهایی در مناطق مختلف مغز‌ حیوان‌ قرار‌ داده می‌شد و حیوان می‌توانست با فشار دادن یک اهرم جریان الکتریکی خفیفی را در‌ مغز‌ خود‌ ایجاد کند یا جریانی را که آزمایشگر از طریق الکترود به مغز‌ او‌ ارسال می‌کرد. قطع نماید. نتایج این بررسیها نشان داد که قرار گرفتن الکترود در مناطق ویژه‌ای، موجب می‌شود‌ که‌ حیوان ساعتها مغز خود را در معرض تحریک الکتریکی قرار داده و لذت‌ ببرد، و از سوی دیگر قرار گرفتن‌ الکترود‌ در‌ مناطق دیگر، با گرایش حیوان به قطع‌ جریان‌ الکتریکی همراه بود. فرضیه منطقی برگرفته از این یافته‌ها چنین بود که در مغز‌ دو نظام انگیزشی متفاوت پاداش و تنبیه‌ وجود دارد. فرض‌ بر‌ این‌ است که نظام انگیزشی پاداش و فعالیت‌ آن با حالات عاطفی مثبت و فعالیت نظام انگیزشی تنبیه با حالات‌ عاطفی‌ منفی همراه است‌ (فلوولز[1]، 1987).

حال اگر قوانین شرطی‌سازی‌ را در نظر بیاوریم،‌ باید‌ بپذیریم محرکهایی که قل از‌ وقوع‌ یک پاداش می‌آیند، ظرفیت فعال‌سازی مکانیزم مغزی پاداش را به دست می‌آورند و هرچه‌ این محرکها، از لحاظ زمانی‌ به‌ محرک‌ ذاتی پاداش نزدیکتر‌ باشند،‌ ظرفیت کسب شده قویتر‌ خواهد‌ بود. مکانیزم پاداش از طریق ارتباطهایی که با سیستم حرکتی دارد(یعنی بخشهایی از مغز که‌ فرمانها‌ را به اندامها ارسال می‌نمایند)، در‌ جهت‌ بیشینه ساختن‌ این‌ تحریکهای پاداش دهنده شرطی‌ یا ثانوی عمل می‌کند. بدین ترتیب در محیطی که در آن توالی محرکها با نظمی خاص‌ جریان‌ دارد، می‌توان ارگانیزم را در جهت‌ محرک‌ ذاتی‌ پاداش هدایت‌ کرد. در واقع می‌توان‌ مکانیزم‌ پاداش را مانند ردیاب یک موشک هدایت شونده در نظر گرفت که یک شیب حرارتی را‌ هدف‌ قرار‌ داده و به سمت آن حرکت می‌کند(گری، 1991).

به همین‌ ترتیب،‌ محرکهایی‌ که‌ به‌ شکل نظامدار قبل از تنبیه می‌آیند، از طریق شرطی‌سازی، ظرفیت فعال نمودن مکانیزم مغزی تنبیه را کسب می‌کنند. هرچه این محرکها به محرکهای ذاتی تنبیه نزدیکتر باشند، این‌ ظرفیت قویتر خواهد بود، ساختار مکانیزم تنبیه به گونه‌ای است که از طریق ارتباطهایش با سیستم حرکتی، در جهت کمینه ساختن درونشدهایش عمل می‌کند؛ این عمل را از طریق‌ متوقف‌ ساختن رفتار صورت می‌دهد و به عبارت دیگر، این یک مکانیزم اجتناب فعل‌پذیر است که به سیستم حرکتی، فرمان توقف می‌دهد[15]. در زبان سیستمهای کنترل پس خوراندی، مکانیزم‌ پاداش یک مکانیزم پس‌خوراند مثبت و مکانیزم تنبیه یک مکانیزم پس‌خوراند منفی است‌(گری، 1994).

در نتیجه نظام انگیزشی خوشایند، یک سیستم پاداش‌طلبی یا سیستم روی‌آورد‌‌ است که از طریق فعال‌سازی‌ رفتار‌ به مشوقهای مثبت پاسخ می‌دهد. این نظام انگیزشی، انرژی دهنده و جهت دهنده رفتار است. به عبارت دیگر، هم مسئولیت فعال ساختن رفتار برای موقعیتهای پاداش-روی‌ آورد‌ شده را برعهده دارد‌ و هم مسئول موقعیتهای اجتناب فعال است که در آن ارگانیزم برای اجتناب از تنبیه باید پاسخ مناسبی ارائه دهد(فلوولز، 1987). البته، شاید به نظر رسد که الگوی اخیر با نوعی حالت‌ هیجانی‌ آزارنده همراه باشد که ارتباطی به نظام انگیزشی خوشایند ندارد. اما این استدلال نیز منطقی به نظر می‌رسد که پاسخ اجتناب بیشتر از طریق ویژگیهای تقویت‌کننده مثبت نشانه‌های ایمنی- محرکهایی‌ که‌ علامت‌دهنده از‌ بین رفتن احتمال وقوع تنبیه‌اند-کنترل می‌شود و این علایم از لحاظ کنشی معادل عالیم پاداشند(مک کین توث، 1974). در این تفسیر‌ نظام انگیزشی خوشایند، اجتناب فعال را در پاسخ به علایمی آغاز‌ می‌کند‌ که‌ پیامد آن رساندن فرد به ایمنی است.

بنابراین، برچسبهای هیجانی که برای این دو حالت خوشایند به کار ‌‌می‌روند‌ عبارتند: از امید برای مقوله روی آورد به پاداش و آسودگی‌ برای‌ اجتناب‌ فعال از تنبیه(مک کین توث، 1974) حال اگر به نظام انگیزش آزارنده بپردازیم، باید بگوییم که کنش آن بازداری‌ رفتار برانگیخته شده، در شرایطی است که علامتها یا محرکهای شرطی خاصی موجود‌ باشند و نشان دهند‌ که‌ ارائه پاسخ، پیامدهای منفی خواهد داشت. خاموشی، در الگوهای پاداش-یادگیری ساده و اجتناب فعل‌پذیر، در الگوهای تعارض روی آورد اجتناب دو نمونه مهم از کنشهای این سیستم است. در الگوی خاموشی، ناکامی‌ به منزله حالت آزارنده‌ای است که در پی عدم وقوع پاداش مورد انتظار پدید می‌آید. علامتهایی که فقدان پاداش مورد انتظار را پیش‌بینی می‌کنند-یعنی محرکهای شریط ناکام‌کننده فقدان پاداش-نظام انگیزشی آزارنده‌ را‌ فعال می‌کنند و متعاقب آن بازداری رفتار روی آورد، حاصل می‌شود. در الگوی اجتناب فعل‌پذیر نیز، رفتار روی آورد(که با نوعی پاداش برانگیخته شده)در پاسخ به علامتها یا محرکهای شرطی تنبیه‌ که‌ ترس یا اضطراب را ایجاد می‌کنند، بازداری می‌شود(گری، 1991). همان گونه که در مورد الگوهای متفاوت نظام انگیزی خوشایند اشاره شد. در اینجا نیز فرض بر این است که ناکامی و ترس/اضطراب‌ به فعال‌سازی ساختار عصب-فیزیولوژیکی واحدی مربوط می‌شوند(فلوولز، 1987).


[1] Fowles, D.


تبلیغات شما در اینجا

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره هوش معنوی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره هوش معنوی منابع فارسی و انگلیسی دارد ارجاع و پاورقی استاندارد دارد رفرنس دهی استاندارد دارد کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق گارانتی بازگشت وجه دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره هوش معنوی

فروشنده فایل

کد کاربری 7243

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره هوش معنوی

خصوصیات محصول:

  • منابع فارسی و انگلیسی دارد.
  • ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
  • رفرنس دهی استاندارد دارد.
  • کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق
  • گارانتی بازگشت وجه دارد.

فرمت : doc

تعداد صفحات : 20

بخشی از متن :

هوش معنوی:

هوش

هوش رفتار‌ حل‌ مسألۀ سازگارانهای است که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشـد سـازگارانه جـهتگیری‌ شده‌ است‌. رفتار سازگارانه، شباهت اهداف متعددی را که باعث تعارض درونی میشوند، کاهش مـیدهد. ایـن مفهوم‌ هوش‌، مبتنی‌ بر گزارهای است که فرایند حرکت به سوی اهداف، انـجام راهـبردهایی را‌ بـرای‌ غلبه بر موانع و حل مسأله ضروری میسازد. (ایمونز، 1999؛ استرنبرگ، 1997؛ به نقل از نازل[1]، 2004‌).

گاردنر‌ هوش را مـجموعه تـواناییهایی میداند که برای حل مسأله و ایجاد محصولات جدیدی‌ که‌ در یک فرهنگ ارزشـمند تـلقی مـی شوند، به‌ کار‌ می رود‌. از نظر وی انواع نه گانه هوش عبارتند‌ از‌: هوش زبانی، موسیقیایی، منطقی ـ ریاضی، فضایی، بـدنی ـ حـرکتی، هـوشهای فردی (که شامل هوش‌ درونفردی‌ و بینفردی میشود)، هوش طبیعتی و هوش‌ وجودی‌ کـه شـامل‌ ظرفیت‌ مطرح‌ کردن سؤالات وجودی است. (آمرام[2]، 2005‌).

مفهوم‌ تحلیلی غرب از هوش، بیشتر شناختی است و شامل پردازش اطـلاعات مـیشود؛ در‌ حالی‌ که رویکرد ترکیبی شرق نسبت به‌ هوش، مؤلفههای گوناگون عملکرد‌ و تـجربه‌ انـسان، از جمله شناخت، شهود‌ و هیجان‌ را در یک ارتباط کـامل (یـکپارچه) دربـرمیگیرد. (نازل، 2004).

در مجموع، هوش‌ عموماً‌ باعث سازگاری فـرد بـا محیط‌ میشود‌ و روشهای‌ مقابله با مسائل‌ و مشکلات‌ را در اختیار او‌ قرار‌ میدهد. همچنین توانایی شـناخت مـسأله، ارائه راهحل پیشنهادی برای مسائل مـختلف زنـدگی و کشف روشـهای‌ کـارآمد‌ حـل مسائل از ویژگیهای افراد باهوش‌ است‌.

مـعنویت

مـعنویت‌ به‌ عنوان‌ یکی از ابعاد انسانیت‌ شامل آگاهی و خودشناسی می شود بیلوتا معتقد اسـت مـعنویت، نیاز فراتر رفتن از خود در زندگی‌ روزمـره‌ و یکپارچه شدن با کـسی غـیر از‌ خودمان‌ است‌، این‌ آگاهی‌ مـمکن اسـت منجر‌ به‌ تجربهای شود که فراتر از خودمان است، این آگاهی ممکن است مـنجر بـه تجربهای شود که‌ فراتر‌ از‌ خـودمان اسـت. (جـانسون، 2001؛ به نقل از غباری بناب و همکاران، 1386).

معنویت امری‌ هـمگانی‌ اسـت‌ و همانند‌ هیجان‌، درجات‌ و جـلوههای مـختلفی دارد؛ ممکن است هشیار یا ناهشیار، رشدیافته یا غیر رشدیافته، سالم یا بیمارگونه، ساده یـا پیـچیده و مفید یا خطرناک باشد. (وگان[3]، 2002).

ایـمونز تـلاش کرد‌ مـعنویت را بـر اسـاس تعریف گاردنر از هوش، در چـارچوب هوش مطرح نماید. وی معتقد است معنویت میتواند شکلی از هوش تلقی شود؛ زیرا عملکرد و سازگاری فـرد (مـثلاً سلامتی بیشتر‌) را‌ پیشبینی میکند و قابلیتهایی را مـطرح مـیکند کـه افـراد را قـادر میسازد به حـل مـسائل بپردازند و به اهدافشان دسترسی داشته باشد. گاردنر ایمونز را مورد انتقاد قرار میدهد و معتقد است‌ که‌ بـاید جـنبههایی از مـعنویت را که مربوط به تجربههای پدیدارشناختی هستند (مـثل تـجربه تـقدس یـا حـالات مـتعالی) از جنبههای عقلانی، حــل مسأله و پردازش‌ اطلاعات‌ جدا کرد. (آمرام، 2005). می توان‌ علت‌ مخالفت بعضی از محققان، همانند گاردنر، در مورد این مسأله که هوش معنوی متضمن انگیزش، تمایل، اخلاق و شـخصیت است را به نگاه شناختگرایانه آنان‌ از‌ هوش نسبت داد. (نازل‌، 2004‌).

وگان(2002) بعضی از خصوصیات معنویت را چنین عنوان کرده است:

  1. بالاترین سطح رشد در زمینههای مختلف شناختی، اخلاقی، هیجانی و بین فردی را در بر میگیرد.
  2. یکی از حـوزههای رشـدی‌ مجزا‌ می باشد.
  3. بیشتر به عنوان نگرش مطرح است. (مانند گشودگی نسبت به عشق)
  4. شامل تجربه های اوج می شود.

هوش معنوی و مؤلفه های آن

ادواردز مـعتقد اسـت‌ داشتن‌ هوش‌ معنوی بـالا بـا داشتن اطلاعاتی در مورد هوش معنوی متفاوت است. این تمایز فاصله میان‌ دانش عملی و دانش نظری را مطرح میکند. لذا نباید داشتن دانش وسیع در‌ مورد مسائل معنوی و تمرینهای‌ آنها‌ را هم ردیف دستیابی به هـوش مـعنوی از طریق عبادت و تعمق برای حل مسائل اخلاقی دانست؛ هرچند میتوان گفت برای بهرهمندی مؤثر از معنویت، داشتن توأمان دانش نظری و عملی لازم می باشد (غباری بناب و همکاران، 1386).

هر‌ چند که تحقیقات زیادی در حیطه رشد و تحول هـوش مـعنوی صورت نـگرفته است و نیازمند تحقیقات تجربی ـ کیفی است، ولی می توان گفت که استعداد این هوش در افراد مختلف، متفاوت اسـت‌ و در‌ اثر برخورد با محیط های غنی که سؤالات معنوی را بر می انگیزاند، بـه تـدریج تـحول یافته و شکل می گیرد. به نظر میرسد سن و جنسیت نیز در هوش معنوی اثرگذار باشند. یونگ معتقد‌ است‌ کـه ‌ ‌در بـسیاری از افراد پس از 35 سالگی تغییرات عمدهای در ناخودآگاه صورت میگیرد که ممکن است در روند معنویت و هـوش مـعنوی تـأثیرگذار باشند. همچنین بعضی از محققان‌، از‌ جمله یونگ، معتقدند که در زنان این تحول متفاوت از مردان صورت مـی گیرد(غباری بناب و همکاران، 1386).

براساس تعریف هوش معنویت ممکن است امری شناختی ـ انگیزشی باشد که مجموعهای از مـهارتهای سازگاری و منابعی‌ را‌ که‌ حـل مـساله و دستیابی به هدف‌ را‌ تسهیل‌ میکنند معرفی مینماید. (سیسک، 2002؛ ولمن، 2001؛ به نقل از غباری بناب و همکاران، 1386) هوش معنوی انجام سازگارانه و کاربردی موارد یادشده در موقعیتهای خاص و زندگی روزمره است. (نازل‌، 2004‌).

به‌ نظر می رسد هوش معنوی از روابط فیزیکی و شناختی‌ فـرد‌ با محیط پیرامون خود فراتر رفته و وارد حیطه شهودی و متعالی دیدگاه فرد به زندگی خود می گردد . این دیدگاه شامل‌ همۀ‌ رویدادها‌ و تجارب فرد میشود که تحت تأثیر یک نگاه کلی قرار‌ گـرفتهاند. فـرد میتواند از این هوش برای چارچوب دهی و تفسیر مجدد تجارب خود بهره گیرد. این فرایند قادر است‌ از‌ لحاظ‌ پدیدارشناختی بهروی دادها و تجارب فرد معنا و ارزش شخصی بیشتری بدهد. (نازل، 2004‌).

هوش‌ معنوی با زندگی درونـی ذهـن و نفس و ارتباط آن با جهان رابطه دارد و ظرفیت فهم عمیق سؤالات‌ وجودی‌ و بینش‌ نسبت به سطوح چندگانه هوشیاری را شامل میشود. آگاهی از نفس، به‌ عنوان‌ زمینه‌ و بستر بودن یا نیروی زندگی تـکاملی خـلاق را در بر میگیرد. هوش معنوی به‌ شکل‌ هشیاری‌ ظاهر میشود و به شکل آگاهی همیشه در حال رشد ماده، زندگی، بدن، ذهن، نفس‌ و روح‌ درمی آید. بنابراین هوش معنوی چیزی بیش از توانایی ذهـنی فـردی اسـت و فرد را‌ به‌ ماوراءفرد‌ و به روح، مـرتبط مـیکند. عـلاوه بر این، هوش معنوی فراتر از رشد روانشناختی متعارف‌ است‌. بدین جهت خودآگاهی شامل آگاهی از رابطه با موجود متعالی، افراد دیگر، زمـین‌ و هـمه‌ مـوجودات‌ می شود (وگان، 2003).

آمرام معتقد است هوش معنوی شـامل حـس معنا و داشتن مأموریت در زندگی‌، حس‌ تقدس در زندگی، درک متعادل از ارزش ماده و معتقد به بهتر شدن‌ دنیا‌ می شود‌. (آمرام، 2005).

هوش معنوی بـرای حـل مـشکلات و مسائل مربوط به معنای زندگی و ارزشها مورد‌ استفاده‌ قرار‌ مـیگیرد و سؤالهایی همانند «آیا شغل من باعث تکامل من در زندگی می شود؟» و یا‌ «آیا‌ من در شادی و آرامش روانی مردم سهیم هستم؟» را در ذهـن ایجـاد مـیکند. (ویگلزورث، 2004؛ به نقل‌ از‌ سهرابی، 1385).

در واقع این هوش بیشتر مربوط به پرسـیدن اسـت تا‌ پاسخ‌ دادن، بدین معنا که فرد سؤالات بیشتری‌ را‌ در‌ مورد خود و زندگی و جهان پیرامون خود مطرح‌ مـیکند‌. (مـک مـولن، 2003).


[1] Nasel, D. D

[2] Amram, J

[3] Vaughan‌, F


تبلیغات شما در اینجا

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ابراز و مهار خشم

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ابراز و مهار خشم منابع فارسی و انگلیسی دارد ارجاع و پاورقی استاندارد دارد رفرنس دهی استاندارد دارد کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق گارانتی بازگشت وجه دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ابراز و مهار خشم

فروشنده فایل

کد کاربری 7243

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ابراز و مهار خشم

خصوصیات محصول:

  • منابع فارسی و انگلیسی دارد.
  • ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
  • رفرنس دهی استاندارد دارد.
  • کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق
  • گارانتی بازگشت وجه دارد.

فرمت : doc

تعداد صفحات : 20

بخشی از متن :

سبک های ابراز و مهار خشم

ماهیت خشم

خشم، هیجان مثبتی است که در هنگام مواجه شدن با تهدید‌ عاطفی، جسمی و روانی بروز می‌کند. خشم مناسب بـه‌ ما ایـن امـکان را می‌دهد تا از خود در مقابل صدمات و خطرهای‌ عاطفی‌ و جـسمی مـحافظت کنیم. بنابراین خشم‌ مناسب یک عکس العمل طبیعی به فقدان و ضرر‌ و آسیب‌ است. در پشت این خشم، معمولا عواطف و احساسات‌ طبیعی از قبیل حس آسیب‌پذیری، ناامیدی و تـرس از فـقدان‌ وجود‌ دارد. در‌ حـقیقت‌ خشم یک مشکل نیست، بلکه این که‌ ما در هنگام خشم دست بـه چه‌ اقداماتی‌ می‌زنیم، ممکن است یک مشکل باشد (پور حسین دناک، 1384). به همین‌ دلیل مردم دربارهء خشم دچار تعارض می‌شوند، چون از یک سو‌ واکنشی‌ طبیعی‌ اسـت و از سـوی دیـگر، می‌تواند مانعی در راه رسیدن به اهدافشان باشد. در ارتباط با ماهیت‌ و‌ چگونگی‌ خشم، تحقیقات وسیعی انـجام شـده است که‌ نتایج به دست آمده نشان می‌دهند:

  1. خشم، هیجان رایجی است‌ که‌ اغلب‌ نسبت به‌ اشخاص مورد علاقه که بـه آرزوهـا و تـمایلات ما بی‌اعتنایی‌ می‌کنند، احساس می‌شود.
  2. خشم اغلب به‌ وسیلهء‌ نرسیدن به آن چه می‌خواهیم، برانگیخته می‌شود.
  3. واکنش افراد به ابـراز خـشم، اغلب مـنفی است.
  4. اگر چه ما آگاهی بعد‌ از‌ ابراز‌ خـشم احـساس رضـایت‌ می‌کنیم،اما ضرورتا به اهدافمان در بلند مدت نمی‌رسیم (مرادی،1381).

تعریف خشم

«داروین» رفتارشناس معروف انگلیسی، که عواطف را در حیوانات و انسان‌ها مورد مطالعه قرار داده، معتقد است‌ که‌ «خشم واکنشی ساده در بـرابر تـهدید اسـت که باعث می‌شود ارگانیزم در برابر‌ وضعیت‌ نامطلوب‌ از موجودیت خود دفاع کند.» او بـراین بـاور بـوده است که خشم مهمترین هیجانی است‌ که‌ به بقای ارگانیزم کمک کرده است و طـبق ایـن دیـدگاه می‌شود چنین‌ استنباط‌ کرد‌ که ارگانیزمی که خشم بیشتری دارد، فرصت بیشتری برای بقا و گـسترش نـسل خود دارد(تقی لو، 1384).

نگاهی‌ اجمالی‌ به‌ این دیدگاه نشان می‌دهد که درک داروین بسیار ساده انگارانه بـوده اسـت. به‌ ایـن‌ دلیل که داروین به مانند بسیاری از رفتارگرایان به آن خاصیت مکانیکی بخشیده و نقش شناخت (باورها، اعتقادات، نگرش‌ها‌ و...) را‌ در پدیـده‌ی خـشم مورد توجه قرار نداده است. درحالی‌که اهمیت مقوله‌ی شناخت در‌ تعریف‌ خشم چنان بارز اسـت کـه عـده‌ای از‌ روان‌ شناسان‌ آن را«هیجان اخلاقی» نامیده‌اند. به این دلیل که انسان‌ها‌ اغلب‌ زمانی دچار خشم می‌شوند که ارزشـها و مـعیارهای اخلاقی آنان در معرض تهدید‌ قرار‌ گرفته باشد( تقی لو، 1384).

براساس‌ تعریف هوولس‌ و رایت(8791) «خشم»به عنوان یک حـالتی ذهـنی، از برانگیختگی هیجانی، «خصومت»، به‌ عنوان‌ یک‌ بازخورد‌ همراه با یک ارزیابی منفی درازمدت از دیگران‌ و رویدادها و«پرخاشگری»، به عنوان رفتاری آشکار به صورت درگیر شدن و آسیب رساندن به دیگران‌ مشخص شده است (به نقل از مختاری، فرزاد و فراهانی، 1387).

امروزه در تعریف‌ خشم‌ علاوه بر‌ اسـتفاده‌ از‌ مـتغیرهای روان شـناختی از شاخص‌های فیزیولوژیکی‌ نیز‌ استفاده می‌شود. اما چون تغییرات فیزیولوژیکی که در زمان خشم دیده می‌شود، منحصر به‌ خـشم‌ نـیست. بلکه در هـیجانات دیگر نیز دیده‌ می‌شود. بنابراین نقش محدودتری در‌ تعریف‌ خشم ایفا می‌کند. به‌همین سبب در‌ دیـدگاه‌های‌ اخـیر، خشم بر اساس کیفیت‌های ذهنی و پدیدار شناختی تعریف می شود. به طوری که اسپیلبرگر‌ معتقد‌ است؛ «خشم» یک حالت هیجانی اسـت کـه‌ شدت‌ آن‌ از عصبانیت ملایم‌ تا‌ خشم و غضب شدید‌ گسترده‌ است( تقی لو، 1384).

یکی از دقیق‌ترین تـعریف‌ها دربـاره‌ی خشم مربوط به دیدگاه بریکویتز(1933) است. او که بـا مـطالعه‌ی‌ هـود‌ بر روی هیجان خشم توانست، تغییراتی معقول‌ درنظریه‌ی‌ نـاکامی- پرخـاشگری‌ ایجاد‌ کند، معتقد‌ است خشم علاوه بر‌ بعد شناختی (افکار،اعتقادات و باورها) و فیزیولوژیکی(هورمون‌ها و انتقال دهـنده‌های عـصبی) از ابعاد دیگری چون پدیدار شـناختی‌ (آگـاهی‌ ذهنی از احـساسات خـشم) و رفـتاری نیز(بروز‌ ظاهری‌ و چهره‌ای‌ و همین‌طور،رفتاری کلامی) برخوردار اسـت‌ و در نـهایت خشم را این‌چنین تعریف می‌کند: «خشم برچسبی است که ما به یک تجربه‌ی ذهـنی نـامطلوب‌ می‌زنیم، این‌ هیجان‌ با شناخت‌ها و واکنش‌های کـلامی و چهره‌ای‌ خودکار‌ در‌ ارتباط‌ اسـت. خشم‌ در‌ فـرهنگ و خرده فرهنگ‌های یک‌جامعه نقشی اجـتماعی اسـت که نوع خاصی از رفتار را فرا می‌خواند، این رفتار با تجربه‌های درونی تداعی می‌شود و نـسبت بـه دیگران تنبیه‌کننده‌ است. پس خشم در آگـاهی هـشیار انـسان احساس می‌شود و از طـریق کـلمات و واکنش‌های بدنی بروز داده می‌شود( تقی لو، 1384).

خشم یک واکنش هیجانی نسبتا قوی است که در انواعی از موقعیت های (حقیقی یا خیالی) همانند به بند کشیده شدن، مداخله بی مورد دیگران، ربوده شدن متعلقات و مورد تهدید یا حمله واقع شدن ظاهر می گردد و با بر انگیختگی فیزیولوژیک و افکار ستیزه جویانه همراه است و اغلب رفتارهای پرخاشگرانه به دنبال دارد(قدیری، 1384).

با توجه به تعریف مزبور، دو عامل تسریع کننده بروز خشم هستند:

  1. ناکامی از رسیدن به هدف؛
  2. پیش بینی ناکامی.

لازم به ذکر است که خشم لزوما به پرخاشگری منتهی نمی شود، فرد ممکن است خشم خود را متوجه درون خود کند یا ممکن است فقط با کمک وسایل کلامی خشم خود را بیرون بریزد(قدیری، 1384).

عوامل مـؤثر در‌ بروز‌ خشم

عوامل جسمی. افراد خشمگین، حداقل دو مشخصه دارند که‌ می‌توانند در‌ بروز‌ خشم مؤثر باشند: سیستم ضعیف پاراسمپاتیک‌ و سیستم ضعیف دفاعی. سیستم عـصبی‌ سـمپاتیک‌ در افراد خشمگین، مرکز ترشح هورمون‌های اضطراب(آدرنالین و نور آدرنالین) در هنگام بروز خشم است، برعکس سیستم پاراسمپاتیک‌ بـه‌ سبب‌ تـرشح تـرکیبات شیمیایی استیل کولین‌، اثر‌ آرامش‌ بخش‌ دارد. سیستم سمپاتیک‌ در‌ فرد‌ خشمگین با کوچک‌ترین‌ تحریکی فعال می‌شود و موجب‌ یک سلسله تـغییرات زیـستی‌ مانند بـرانگیختگی، برافروختگی، تغییر رنگ، تپش قلب و... در فرد می‌شود. همین امر موجب‌ عصبانیت‌ فرد شده، او را به‌ سمت ابراز خـشم‌ می‌کشاند (مرادی،1381 ).

مواجه شـدن با الگوهای‌ خشم. رابطهء بین بروز خشم و قرار‌ گرفتن‌ در معرض‌ خشونت‌های تلویزیونی مورد توجه قرار گرفته است. کودکانی که فـیلم‌های خـشن را در‌ تلویزیون‌ تماشا می‌کنند، خشونت و خشم بیش‌تری‌ نسبت‌ به‌ دیگران نشان خواهند داد. به‌ نظر‌ مـی‌رسد ایـن رابطه با‌ گذشت‌ زمان عمیق‌تر خواهد شد کـه حـاکی از تـأثیر خشونت در وسایل ارتباط جمعی است (سادوک و سادوک،2002؛ ترجمه پورافکاری،1390).


تبلیغات شما در اینجا

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سازگاری اجتماعی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سازگاری اجتماعی منابع فارسی و انگلیسی دارد ارجاع و پاورقی استاندارد دارد رفرنس دهی استاندارد دارد کاملترین در سطح اینترنت گارانتی بازگشت وجه دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 158 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سازگاری اجتماعی

فروشنده فایل

کد کاربری 7243

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سازگاری اجتماعی

خصوصیات محصول:

  • منابع فارسی و انگلیسی دارد.
  • ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
  • رفرنس دهی استاندارد دارد.
  • کاملترین در سطح اینترنت
  • گارانتی بازگشت وجه دارد.

فرمت : doc

تعداد صفحات : 44

بخشی از متن :

سازگاری اجتماعی[1]

تعریف سازگاری

واژه «سازگاری» در لغت نامه دهخدا به معنای موافقت در کار، حسن سلوک، و... به کار رفته است. مفهوم سازگاری از واژه انطباق در زیست شناسی گرفته شده که یکی از پایه‌های نظریه تکامل داروین(1895)، است و به ساختارهای بیولوژیکی و فرایندهایی که زنده ماندن انواع را تسهیل می کند، اشاره دارد. در این مفهوم سازگاری به انسان محدود نمی‌شود و حیوانات و نباتات را نیز در بر می گیرد. روان شناسان مفهوم بیولوژیکی انطباق را از نظریه داروین اقتباس کرده و آن را به جهت تاکید بر تلاش‌های فرد برای پیش رفتن و زنده ماندن در محیط‌های اجتماعی و فیزیکی خود، به مفهوم سازگاری تغییر داده اند (لازاروس[2]، 1976 به نقل از قابل نژاد سردرودی، 1391).

سازگاری یک ساختار فیزیولوژیکی یا کالبد شناختی، یک فرایند زیست شناختی، یا یک الگوی رفتاری است که در طول تاریخ به بقا و تولید مثل کمک کرده است. سازگاری از راه انتخاب طبیعی به وجود می‌آید و باید قابل انتقال از راه توارث باشد (هرگنان و السون[3]، 1934).

سازگاری در قاموس روان شناسی عبارت است از رابطه ای که هرارگانیسم با توجه به محیطش، با محیط برقرار می کند. این اصطلاح معمولا به سازگاری روان شناختی یا اجتماعی اشاره دارد و با اشاره به معنای ضمنی مثبت آن، یعنی فرد خوب سازگاری یافته. این اصطلاح وقتی به کار گرفته می‌شود که فرد در یک فرایند مستمر و پر مایه برای ابراز استعدادهای خود و واکنش نسبت به محیط و در عین حال در جهت تغییر آن به گونه ای مؤثر و سالم، درگیر است. از طرفی این واژه به یک حالت تعادل کامل بین ارگانیسم و محیط اشاره دارد؛ حالتی که در آن نیازها ارضا شده اند و عملکردهای ارگانیسمی به آسانی تحقق می یابند. از این واژه یک اشاره ضمنی ظریف و منفی نیز استنباط می‌شود، این معنی، هم پوشی معنایی را با تعبیر هم رنگ شدن، انعکاس می دهد ؛ به این معنی که فرد از خلاقیت و ابتکار عمل شخصی دست می کشد (هرگنان و السون، 1934).

پیاژه در رابطه با سازگاری موجود زنده با محیط این گونه آورده است: سازگاری کودک در دنیا فقط از ترکیب دو شیوه تعامل جاندار با محیط اطراف که همان جذب و انطباق است صورت می گیرد. هر دوی این اصطلاحات زیستی هستند که سازگاری را تعریف می کنند. جذب شامل دادن پاسخ از قبل فرا گرفته شده است و انطباق تغییر پاسخ است (مک دولاند[4]، 2001 به نقل از قابل نژاد سردرودی، 1391).

به نظر پرلز انسان سه مرحله‌ی اجتماعی، روانی، جسمانی دارد و در مرحله‌ی اجتماعی که چندی پس از تولد آغاز می شود به وسیله‌ی آگاهی و توجه به دیگران به خصوص والدین مشخص می شود و انسان باید این3 مرحله را پشت سر بگذارد و به بودن برسد. در این فرایند فرد درباره‌ی تفاوت‌ها، ارتباط‌ها، تماس‌ها و وجوه تمایزش چیزهایی فرا می گیرد، این فرایند تعامل و یادگیری، سازگاری نامیده می شود (شفیع آبادی و ناصری، 1377).

سازگاری عبارت است از پیشرفت در ادراک خودمان و دیگران، رفتارها، افکار و احساساتی که برای رشد مناسب لازم است و موجب می‌شود روش‌های سازگاری مورد نیاز برای تغییرات محیطی بروز کند (پمپ، 1990؛ شهسواری، 1382).

سازگاری و هماهنگ شدن با خود و با محیط پیرامون خود برای هر موجود زنده یک ضرورت حیاتی است. تلاش روزمره همه آدمیان نیز عموماً بر محور همین سازگاری دور می‏زند. هر انسانی، هوشیارانه یا ناهشیارانه می‏کوشد نیازهای متنوع و متغیر و گاه متعارض خود را در محیطی که در آن زندگی می‏کند، برآورده سازد. این نیازهای فطری[5] و اکتسابی به مثابه نیرویی پر فشار آدمی را بر می‏انگیزانند و در جهت تأمین نیازها و بازیابی تعادل و آرامش بر هم خورده به حرکت در می‏آورند (والی‌پور، 1360).

انسان در بسیاری از شئون زندگی اجتماعی خود با سایر افراد جامعه در یک رابطه فعل و انفعال مداوم‏ قرار دارد. او باید برای ادامه حیات و تأمین نیازهای خود به زندگی گروهی تن در دهد و با دیگران برای رسیدن به هدف‏های مشترک تشریک مساعی کند. در چنین شرایط و در رابطه با سایر افراد جامعه است که هر کس ناگزیر باید به نوعی سازگاری رضایت بخش دست یابد و به همین دلیل است که مشکلات و موانع سازگاری آدمی از حیات اجتماعی او مایه می‏گیرد. در این بازی سازگاری و رفع نیاز و تحقق خواست‏ها، انسان خود را در شرایطی می‏بیند که محشون از مقررات، محدودیت‏ها، امر و نهی‏ها، معیار و آداب و رسوم اجتماعی است و باید خود را با این شرایط تطبیق دهد (والی‌پور، 1360).


[1] .Social Adjustment

[2] Lazarus

[3] Hergnan . &Elson

[4] Doland.M

[5] .Innate

منابع

الف) منابع فارسی

  1. اسلامی نسب، علی. (1373). روانشناسی سازگاری. چاپ و نشر بنیاد.
  2. اﺻﻼﻧﻲ، خ. (1383). ﻧﻘﺶ ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﺮ ﻛﺎرآﻳﻲ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﻣﺘﺄﻫﻞ. ﭘﺎﻳﺎنﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ، داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ و ﺗﻮاﻧﺒﺨﺸﻲ، ﺗﻬﺮان.
  3. اصلانی، خالد؛ صیادی، علی؛ امان‌اللهی، عباس (1390). رابطه بین سبک های دلبستگی با کارکرد خانواده و سلامت عمومی، فصلنامه مشاوره و روان درمانی خانواده، سال 2، شماره 2، صص 5-8 .
  4. افتخار، زهرا؛ احمدی، علی؛ زهره، افتخار (1389). بررسی تاثیر هوش هیجانی بر کاهش پرخاشگری و افزایش سازگاری فردی اجتماعی در دانش آموزان دختر سال دوم متوسطه شهرستان اهواز. مجله یافته های نو در روانشناسی ، شماره 2 ، ص18.
  5. آقامحمدیان شعرباف؛ حمیدرضا (1373). ناسازگاری. مجله پیوند، شماره 17، بهار.
  6. امان‌الهی، عباس؛ رجبی، غلامرضا (1385). مقایسه سلامت عمومی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه شهید چمران اهواز. سومین سمینار سراسری بهداشت روان دانشجویان، سوم و چهارم خردادماه، دانشگاه علم و صنعت، تهران. صص 10-15.
  7. امان‌الهی، عباس؛ عطاری، یوسف‌علی؛ خجسته‌مهر، رضا (1389). بررسی رابطه‌ی‌ عملکرد خانواده و جو روانی اجتماعی کلاس با ناسازگاری دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان شهراهواز. مجله تازه ها و پژوهش های مشاوره، صص 61-82.
  8. امانی، رزیتا (1389). بررسی وضعیت سلامت روان و میزان سازگاری اجتماعی دانشجویان ورودی سال 88-89 دانشگاه بوعلی سینا. گزارش نهایی طرح پژوهشی، صص 111-121.
  9. امانی، رزیتا؛ اعتمادی، عذری؛ فاتحی زاده، مریم؛ بهرامی، فاطمه (1390). رابطه میان سبک های دلبستگی و سازگاری اجتماعی. روانشناسی بالینی و شخصیت، فصلنامه علمی- پژوهشی دانشگاه شاهد، سال 19، دوره جدید، شماره 6 ، صص 15-19.
  10. ایلالی، احترام السادات. (1376). روانشناسی سازگاری. چاپ و نشر بنیاد.
  11. ﺑﺎﺭﮐﺮ، ﻓﻴﻠﻴﭗ (1375). ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﭘﺎﻳﻪ، ﺗﺮﺟﻤﻪ: ﻣﺤﺴﻦ ﺩﻫﻘﺎﻧﯽ ﻭ ﺯﻫﺮﻩ ﺩﻫﻘﺎﻧﯽ، ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﻧﺸﺮ ﺭﺷﺪ.
  12. ﺑﺎﺭﻧﺲ، ﮔﻴﻞ ﮔﻮﺭﻳﻞ (۲۰۰۳). ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﮔﺬﺭ ﺯﻣﺎﻥ. ﺗﺮﺟﻤﻪ: ﻓﺮﻳﺪﻩ ﻋﺒﺎﺳﯽ ﺩﻟﻮﻳﯽ (۱۳۸۳)، ﻣﺸﻬﺪ: ﻧﺸﺮ ﺍﺭﺳﻄﻮ.
  13. بذل، معصومه (1383). بررسی ارتباط مهارت حل مسأله و میزان سازگاری در دانش آموزان دختر و پسر پایه دوم مقطع دبیرستان تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه الزهرا.
  14. برک، لورا (1386). روانشناسی رشد. ترجمه یحیی سید محمدی، تهران: نشر ارس باران، صص 21-27.
  15. بشارت، محمدعلی (1379). ساخت و هنجاریابی مقیاس دلبستگی بزرگسالان. دانشگاه تهران، صص 93-102.
  16. بشارت، محمدعلی؛ گلی نژاد، محمد؛ احمدی، علی اصغر (1382). بررسی رابطه سبک های دلبستگی و مشکلات بین شخصی. مجله اندیشه و رفتار، شماره 23، صص 74-81 .
  17. ﭘﺮوﭼﺎﺳﻜﺎ، ج؛ ﻧﻮرﻛﺮاس، ج (1385). ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی روان‌درﻣﺎﻧﻲ. ﺗﺮﺟﻤﻪ ی ﺳﻴﺪﻣﺤﻤﺪی. ﺗﻬﺮان: اﻧﺘﺸﺎرات رﺷﺪ. اﻧﺘﺸﺎر ﺑﻪ زﺑﺎن اﺻﻠﻲ، 1999.
  18. پور مقدس، علی. (1367). روان شناسی سازگاری. انتشارات: مشعل.
  19. ثنایی، باقر (1379). مقایسه های سنجش خانواده و ازدواج. مؤسسه انتشارات بعثت، تهران: صص 41-42.
  20. ثنایی، باقر؛ امینی، فریده (1379). مقایسه عملکرد خانواده در دو گروه دانش آموزان دختر مستقل و وابسته به دیگران. مجله تازه ها و پژوهش های مشاوره، جلد دوم، شماره 7 و 8.
  21. جهانگیر، پانته‌آ (1391). مقایسه عملکرد خانواده و رضایت مندی زناشویی در زنان متأهل شاغل و غیرشاغل شهر تهران. فصلنامه علمی پژوهشی تحقیقات مدیریت آموزشی، سال سوم، شماره چهارم، تابستان، ص 178 تا 192.
  22. ﺟﻮادی، ﺑﻬﻨﺎز؛ ﺣﺴﻴﻨﻴﺎن، ﺳﻴﻤﻴﻦ؛ ﺷﻔﻴﻊآﺑﺎدی، ﻋﺒﺪاﷲ (1388). اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ آﻣﻮزش ﺗﺤﻠﻴﻞ ارﺗﺒﺎط ﻣﺤﺎوره ای ﺑﻪ ﻣﺎدران ﺑﺮ ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﺎﻧﻮاده آﻧﺎن. فصلنامه خانواده پژوهی، سال پنجم، شماره 20، زمستان، ص 503 تا 517.
  23. حسین‌آبادی، هادی. (1380). مقایسه پیشرفت تحصیلی، سازگاری اجتماعی و افسردگی دانش‌آموزان مدارس شبانه روزی با دانش‌آموزان روزانه دوره دبیرستان اسفراین. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد رودهن.
  24. حسینیان، سیمین؛ زهرایی، شقایق؛ خدابخشی کولائی، آناهیتا (1384). مقایسه و ارتباط عملکرد خانواده و سلامت روانی نوجوانان فراری از خانه با نوجوانان عادی. مجله تازه ها و پژوهش های مشاوره، جلد 4، شماره 16.
  25. داﻧﺶ، ع (1385). ﺗﺄﺛﻴﺮ روش ﺗﺤﻠﻴﻞ ارﺗﺒﺎط ﻣﺤﺎوره‌ای در ﺳﺎزﮔﺎری زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ زوج ﻫﺎی ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎر. ﺧﻼﺻﻪ ﭼﻜﻴﺪه ﻣﻘﺎﻻت دوﻣﻴﻦ ﻛﻨﮕﺮه ﺳﺮاﺳﺮی آﺳﻴﺐ ﺷﻨﺎﺳﻲ ﺧﺎﻧﻮاده در اﻳﺮان (ص 169)، ﺗﻬﺮان: داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﻴﺪ ﺑﻬﺸﺘﻲ.
  26. دلاور، علی (1379). ساخت و هنجاریابی مقیاس سازگاری بل. دانشگاه علامه طباطبایی تهران، صص 12-32.
  27. دیلمی، عزیز. (1380). بررسی اثر بخشی مشاوره همسالان بر سازگاری اجتماعی و خودپنداره دانش‌آموزان پسر سال اول دبیرستان شهرستان دزفول. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
  28. رحمت اللهی. فرحناز؛ فاتحی زاده، مریم؛ احمدی، سیداحمد (1384). آسیب شناسی زندگی زناشویی. فصل نامه تازه های روان درمانی، سال یازدهم، شماره41 و 42.
  29. رستمی، الیاس. (1383). بررسی دلبستگی نوجوانان به والدین و همسالان در جامعه ایرانی و رابطه آن با مؤلفه‏های سازگاری اجتماعی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
  30. رضایی، نسرین (1378). بررسی تاثیر کارآیی خانواده نسل اول بر کارآیی خانواده نسل دوم. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، تهران، صص 68-75.
  31. زارع مقدم، علی اکبر (1385). بررسی اثربخشی آموزش های شناختی- رفتاری عزت نفس بر سازگاری اجتماعی دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه نیشابور. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت‌جام.
  32. شادمان، میترا. (1383). بررسی سازگاری اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد رودهن.
  33. شاه آبادی، محمد. (1390). سنجش میزان سازگاری اجتماعی در نوآموزان. فصلنامه رشد آموزش پیش دبستانی، دورۀ دوم، شمارۀ 4، تابستان.
  34. شریفی، خلیل؛ عریضی، حمیدرضا؛ نامداری، کورش (1384). بررسی رابطه بین عملکرد خانواده و سرسختی روان شناختی در دانش آموزان. دوماهنامه علمی- پژوهشی دانشور رفتار، دانشگاه شاهد، سال دوازدهم، شماره 10، اردیبهشت، ص 85 تا 94.
  35. شعاری نژد، علی اکبر (1377). روان شناسی رشد. تهران: چاپ دانشگاه پیام نور.
  36. شفیع‌آبادی، عبدالله؛ ناصری، غلامرضا. (1377). نظریه‏های مشاوره روان درمانی. مرکز نشر دانشگاهی.
  37. شهسواری، محمد هادی. (1382). بررسی رابطه تعامل‌های درونی خانواده با رشد قضاوت اخلاقی و سازگاری دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهر اراک. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم.
  38. ﺻﺎدﻗﻲ، س (1386). ﺑﺮرﺳﻲ اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ آﻣﻮزش ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﻲ در راﺑﻄﻪ وﻟﻲ- ﻓﺮزﻧﺪی ﻣﺎدران و دﺧﺘﺮان دارای رﻳﺴﻚ ﻓﺮار در داﻧﺶ آﻣﻮزان دﺧﺘﺮ ﻧﻮاﺣﻲ آﻣﻮزش و ﭘﺮورش ﻛﺮج. ﭘﺎﻳﺎن ﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ، داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ واﺣﺪ ﻋﻠﻮم و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت، ﺗﻬﺮان.
  39. ﺻﻴﺎدی، ع (1381). ﺑﺮرﺳﻲ و ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ اﺛﺮات ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻛﺎرآﻳﻲ ﺧﺎﻧﻮاده در ﺑﺮوز ﻣﺸﻜﻼت رواﻧﻲ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن از ﻧﻈﺮ دﺧﺘﺮان و ﭘﺴﺮان ﭘﺎﻳﻪ ﺳﻮم ﻣﺘﻮﺳﻄﻪ ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان. ﭘﺎﻳﺎن ﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ، داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ، ﺗﻬﺮان.
  40. ﻋﺰﻳﺰی، پ (1386). ﺑﺮرﺳﻲ اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ درﻣﺎن ﮔﺮوﻫﻲ ﺑﺎ روﻳﻜﺮد ﺗﺤﻠﻴﻞ ارﺗﺒﺎط ﻣﺤﺎوره ای ﺑﺮن ﺑﺮ ﻛﺎﻫﺶ ﺗﻌﺎرﺿﺎت زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ زﻧﺎن ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان. ﭘﺎﻳﺎنﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ، داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ واﺣﺪ ﻋﻠﻮم و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت، ﺗﻬﺮان.
  41. عطاری، یوسف‌علی؛ عباسی سرچشمه، ابوالفضل؛ مهرابی‌زاده هنرمند، مهناز (1385). روابط ساده و چندگانه نگرش مذهبی، خوش‌بینی و سبک های دلبستگی با رضایت زناشویی در دانشجویان مرد متاهل دانشگاه شهید چمران اهواز. مجله علوم تربیتی و روانشناسی، شماره 13، صص 92-110.
  42. فرید، ابوالفضل. (1375). بررسی و مقایسه میزان سازگاری اجتماعی یک زبانه‏ها و دو زبانه‏ها در مدارس ابتدایی شهرستان‏های تهران و تبریز. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
  43. قابل نژاد سردرودی، حمیرا. (1391). مقایسه میزان خودپنداره و سازگاری دختران مجرد و زنان مطلقه شهر بندر عباس. پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات هرمزگان، زمستان.
  44. ﻛﺮاﻣﺘﻲ، ه؛ ﻣﺮادی، ع. ر؛ ﻛﺎوه، م (1384). ﺑﺮرﺳﻲ و ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده و ﺳﻴﻤﺎی روان ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻓﺮزﻧﺪان ﺷﺎﻫﺪ. ﻓﺼﻞﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮآوری ﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ، دوره 4، شماره 11، ص 56 تا 57.
  45. کرمی، جهانگیر؛ حسینی، حسین؛ زکیی، علی (1390). رابطه بین سبک های دلبستگی و سازگاری دانشجویان. همایش ملی آسیب شناسی ملی نوجوانان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد فلاورجان، صص 3-4 .
  46. گلچین، مهری؛ نصیری، محمود؛ نجمی، بدرالدین؛ بشردوست، نصرا... (1380). ارتباط عملکرد خانواده با برخی ویژگی های روانی نوجوانان دختر و پسر. نشریه پژوهش در علوم پزشکی، سال ششم، شماره 4، ص 297 تا 299.
  47. ﮔﻠﺪﻧﺒﺮگ، اﻟﻒ، و ﮔﻠﺪﻧﺒﺮگ، ه (1385). ﺧﺎﻧﻮاده درﻣﺎﻧﻲ. ﺗﺮﺟﻤﻪ ح. ر. ﺣﺴﻴﻦ ﺷﺎﻫﻲ و س. ﻧﻘﺸﺒﻨﺪی. ﺗﻬﺮان: اﻧﺘﺸﺎرات روان. اﻧﺘﺸﺎر ﺑﻪ زﺑﺎن اﺻﻠﻲ: 2000.
  48. ﮔﻠﺪﻧﺒﺮﮒ، ﺍﻳﺮﻧﻪ؛ ﮔﻠﺪﻧﺒﺮﮒ، ﻫﺮﺑﺮﺕ (1382). ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ، ﺗﺮﺟﻤﻪ: ﺣﻤﻴﺪﺭﺿﺎ ﺣﺴﻴﻦ ﺷﺎﻫﯽ ﺑﺮﻭﺍﺗﯽ ﻭ ﺳﻴﺎﻣﮏ ﻧﻘﺸﺒﻨﺪﯼ ﻭ ﺍﻟﻬﺎﻡ ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ، ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﻧﺸﺮ ﺭﻭﺍﻥ.
  49. مظاهری، مینا (1379). نقش دلبستگی بزرگسالان در کنش وری ازدواج. مجله علوم تربیتی و روان‌شناسی دانشگاه شهید چمران، سال چهارم، شماره سوم.
  50. مظاهری، مینا؛ آقایی، اصغر؛ گلپرور، محسن؛ شایگان نژاد، وحید. (1386). تأثیر آموزش شیوه های رفتاری گروهی بر سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع. مجله دانش و پژوهش در روان‌شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، شماره 33، پاییز.
  51. معانی، ایرج؛ شاپوریان، رضا؛ حجت، محمدرضا. (1379). روانشناسی بهزیستی.تهران: زرین.
  52. منصور، محمود؛ دادستان، پریرخ (1376). روان شناسی ژنتیک از روان تحلیل گری تا رفتارشناسی. چاپ سوم، تهران: انتشارات رشد.
  53. ﻣﻮﺳﻮﯼ ﭼﻠﮏ، ﺳﻴﺪﺣﺴﻴﻦ (۱۳۸۳). ﺗﺤﻠﻴﻞ ﮐﻤﯽ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭ ﻃﻼﻕ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺳﺎﻝ ۱۳۷۵ ﺗﺎ ۳۸۲ ﺑﻪ ﺗﻔﮑﻴﮏ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎ. ﭼﮑﻴﺪﻩ ﯼ ﻣﻘﺎﻻﺕ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﮐﻨﮕﺮﻩ ﯼ ﺁﺳﻴﺐ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ.
  54. موسوی، اشرف اسادات (1382). بررسی کیفی و کمی عملکرد خانواده ی معتادان جوان. مطالعات زنان، سال اول، شماره 3، زمستان.
  55. ﻣﻮﺳﻮﯼ، ﺍﺷﺮﻑ ﺍﻟﺴﺎﺩﺍﺕ (۱۳۷۹). ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﻧﻈﺎﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻧﻈﺎﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ/ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ، ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﻧﺸﺮ ﺁﺳﺘﺎﻥ ﻗﺪﺱ ﺭﺿﻮﯼ.
  56. ﻣﻮﺳﻮی، ر (1373). ﺑﺮرﺳﻲ و ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در رﺿﺎﻳﺖﻣﻨﺪی زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ در ﺳﻪ ﮔﺮوه ﭘﺰﺷﻜﺎن، ﻛﺎرﻣﻨﺪان و ﻛﺎرﮔﺮان ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان. ﭘﺎﻳﺎنﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ، داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻌﻠﻢ، ﺗﻬﺮان.
  57. مومن زاده، فرید، مظاهری، محمدعلی، و حیدری، محمود(1384)، ارتباط تفکرات غیر منطقی و الگوهای دلبستگی با سازگاری زناشویی، فصل نامه خانواده پژوهی، شماره 4.
  58. ﻣﻴﺮﻋﻨﺎﻳﺖ، ا. (1378). ﺑﺮرﺳﻲ راﺑﻄﻪ ﺗﺄﻫﻞ و ﺗﺠﺮد ﺑﺎ ﺳﻼﻣﺖ ﻋﻤﻮﻣﻲ زﻧﺎن 20 تا 35 ﺳﺎﻟﻪ. ﭘﺎﻳﺎنﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ، داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ واﺣﺪ رودﻫﻦ، رودﻫﻦ.
  59. ﻣﻴﻨﻮﭼﻴﻦ، س (1373). ﺧﺎﻧﻮاده و ﺧﺎﻧﻮاده درﻣﺎﻧﻲ. ﺗﺮﺟﻤﻪ باقر ﺛﻨﺎﻳﻲ. ﺗﻬﺮان: اﻧﺘﺸﺎرات اﻣﻴﺮﻛﺒﻴﺮ. اﻧﺘﺸﺎر ﺑﻪ زﺑﺎن اﺻﻠﻲ: 1974.
  60. ﻧﺠﺎرﻳﺎن، ف (1374). ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در ﻛﺎرآﻳﻲ ﺧﺎﻧﻮاده: ﺑﺮرﺳﻲ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی روان ﺳﻨﺠﻲ ﻣﻘﻴﺎس ﺳﻨﺠﺶ ﺧﺎﻧﻮاده (FAD-I). ﭘﺎﻳﺎنﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ، داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ واﺣﺪ رودﻫﻦ، رودﻫﻦ.
  61. نجاریان، فرزانه (1374). عوامل مؤثر بر کارایی خانواده: بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس FAD-1. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
  62. نشریه الکترونیکی گلشن مهر (1389). نقش خانواده در سازگاری اجتماعی کودکان. شماره 6 ، صص 4.
  63. ﻧﻮاﺑﻲ ﻧﮋاد، ش (1383). ﻣﺸﺎوره ازدواج و ﺧﺎﻧﻮاده درﻣﺎﻧﻲ. ﺗﻬﺮان: اﻧﺘﺸﺎرات اﻧﺠﻤﻦ اوﻟﻴﺎء و ﻣﺮﺑﻴﺎن.
  64. هرگنان و السون. (1934). مقدمه ای بر نظریه های یادگیری. ترجمه سیف، علی اکبر(1382).تهران ، نشر دوران.
  65. واحدی، شهرام؛ مرادی، سمانه (1388). رابطه‌ی سبک های دلبستگی پدر و مادر با سازگاری هیجانی، رفتاری و اجتماعی در دانشجویان غیر بومی سال اول، مجله‌ی علمی پژوهشی اصول بهداشت روانی، سال11، شماره 3، صص 223-232 .
  66. والی‌پور، ایرج. (1360). روان شناسی سازگاری. چاپ و نشر وحید.

ب) منابع لاتین

  1. Ainsworth (1978) . Patterns of attachment: a psychological study of strange situations hillsdale,p44-49.
  2. Allen JP, McElhaney KB, Kuperminc GP, Jodl KM (2004). Stability and change in attachment security across adolescence. Child Dev; 75: 1792-805.
  3. Allen, B. (1998). Scripts- the role of permission. Transactional Analysis Journal, 2,(2), 72-74.
  4. Armsden GC, Greenberg MT.(1987). The inventory of parent and peer attachment; individual differences and their relationship to psychological well-being in adolescence. J Youth Adolesc; 16: 427-54.
  5. Bartholomew, K., & Horowitz, L. M. (1991). Attachment Styles Among Young Adults: A Test of a Four-Category Model. Journal of Personality and Social Psychology, 61(2) 226-44.
  6. Bello, R. S. , Brandau-Brown, F. E. & Ragsdale, J. (2006). " Attachment style, marital satisfaction, commitment, and communal strength effects on relational repair message interpretation" Paper presented at the annual meeting of the International Communication Association, Dresden International Congress Centre, Dresden, Germany Online. Sam Houston State University, 1-28.
  7. Bowlby J. Attachment and Loves. 2nd ed. New York: Basic Books; 1969: 40-3.
  8. Browndfield, D. &thompson, K. (2003).Attachment to peers and Delinquent behavior. Early indicator of future delinquency, 3(3), 203-218.
  9. Cassidy ,J,Shaver,p(2008). Handbook of attachment: theory ,research and clinical applications . new yourk:Guilford press.p12-21.
  10. Cassidy, J., & Berlin, L.J. (1994). The insecure ambivalent pattern of attachment: theory and research. Child development, 65, 971-991.
  11. Chapman, A. (2007). Eric Berne’s transactional analysis parent adult child model theory and history article [On-line]. Available: http: //www. businessballs. Com/transact. Html.
  12. Crayton, W. L. (2010). Attachment Style in College Students.Family Origins and Mental Health Correlates Annual Review of Undergraduate Research, School of Humanities and Social Sciences, School of Languages, Cultures, and World Affairs, College of Charleston.9, 204-26.
  13. Cutler. l India, SHEN JEFF, SCHNEIDER STEVEN, HARRIS SANDRA (2009). “THE STUDY OF ADULT ATTACHMENT STYLES, COMMUNICATIONPATTERNS, AND RELATIONSHIP SATISFACTIONIN HETEROSEXUAL INDIVIDUALS”, Capella University,January.
  14. Dakof, G. A.; Tejeda, M.; Liddle, H. A. (2001). "Predictors of Engagement in Adolescent Drug Abuse Treatment". Am Acad Child Adolescent Psychiatry. 40 (3):81- 274.
  15. DePaul, N. (2006). Healthy family functioning relationship advice & relationship tips. Council for Relationships, (215), 382-680.
  16. Dickstein, S. (2007). Family mealtime functioning, maternal depression, and earlychildhood outcomes. Journal of Family Psychology, 12, 23-40.
  17. Epstein, N. B., Ryan,C.E. Bishop, D. S., Miller, I.W., & Keitner, G.I.( 2003). The Macmaster model: A view of healthy family functioning. In. F. Walsh(Ed). Normal family processes (3rded., pp.581-607). New York: Guilford Press.
  18. Feeney, J. A. (2000). Implications of attachment style for patterns of health and illness. Child: Care, Health and Development, 26, 277–288.
  19. Feeney, J. A., Noller. P., & Hanrahan, M. (1994).Assessing adult attachment.In M.B. Sperlig and W.H. Berman (Eds). Attachment in adults: Clinical and developmental perspective. New York: Guilford Press.
  20. Franklin, N. B & Haferbray, B, (2000), Reacting out in family therapy. Newyork: Guilford press.
  21. Goldberg, D. P. (1972).The detection of psychiatric illness by questionnaire. London: Oxford University Press.
  22. Goldberg, D. P., & Hillier, V. F. (1979). A scaled version of general health questionnaire. Psychological Medicine, 9, 131-145.
  23. Goodwin, I. (2003) The relevanse of attachment theory to the philosophy, organization, & practice of adult mental health care. Clinical Psychology Review. 23, 35-56.
  24. Hazan, C., and Shaver, P. R. (1987). "Romantic Love Conceptualized as an Attachment Process." Journal of Personality and Social Psychology 52:511–524.
  25. Heimberg, R. G., Hart, T. A., & Schneier, F. R. (2001). Attachment in Individuals With Social Anxiety Disorder: The Relationship Among Adult Attachment Styles, Social Anxiety, and Depression. Journal of Emotion 1(4), 365-80.
  26. Hinnen, C., Sanderman, R., & Sprangers, M. A. G. (2009).Adult Attachment as Mediator Between Recollections of Childhood and Satisfaction With Life. Clinical Psychology and Psychotherapy 16, 10-21.
  27. Kapanee, A. R. M. and Rao, K. (2007).Attachment Style in Relation to Family Functioning and Distress in College Students. Journal of the Indian Academy of Applied Psychology, 33(1), 15-21.
  28. Kobak, R. R., & Sceery, A. (1988). Attachment in late adolescence: Working models, affect regulation, and representations ofselfand others.Child Development. 59, 135-146.
  29. Kong, S. S. (2005). A marital-relationship enhancement program for couples: Randomized controlled trail. USA, Department of nursing, soonchunhyanguniversity, chonan city, Korea. kongsun@sch. ac. kr. 35, 991-995.
  30. Ledoux, S.; Miller, P.; Choquet, M.; Plant, M. (2002). "Family Structure, Parent-Child Relationships, and Alcohol and Other Drug Use among Teenagers in France and United Kingdom". Alcohol. 37 (1): 52-60.
  31. Lorenz, O. , Conger, R. D. , Melby, J. N. , & Bryant, C. M. (2006). Observer, self andpartner reports of hostile behaviors in romantic relationship. Journal of Marriage andFamily, 65, 1163-1165.
  32. Main, M., Kaplan, N., & Cassidy, J. (1985). Security in infancy, childhood and adulthood; A move to the level of representation. Monographs of the Society for Research in Child Development.Child Development, 50, 66- 104.
  33. Marsh, P. & et al. (2003). Attachment, autonomy and multi finality adolescent: internalizing and risky behavioral symptoms. Development and Psychopathology, 15,451-467.
  34. MoshaZeinder and Normans (1996).Handbook ofcoping: Theory, Research, Applications.Veter, A; Gale, A. (1987). Ecological of Family Life. New York: John Willy&Sons.
  35. Narayanan, G. & Rao, K. (2004). Predictors of Psychological Distress in College Students: The role of attachment styles, parental bonding, personality and coping. Indian Journal of Clinical Psychology.
  36. Nicholson, T. (2000).Attachment style in young offender. Ph. D Dissertation: University of Victoria. http//:WWW.libumi.com
  37. Nicholson, T. (2000).Attachment style in young offender. Ph. D Dissertation: University of Victoria. http//:WWW.libumi.com
  38. Nigel P. Field, Eva C. Sundin(2001), Attachment Style in Adjustment to Conjugal Bereavement, Journal of Social and Personal Relationships, Vol. 18, No. 3, 347-361.
  39. Noftle, E. E. & Shaver P., R. (2006). Attachment dimensions and the big five personality traits: Associations and comparative ability to predict elationship quality. Journal of research in personality, 40, 179- 208.
  40. Noom MJ, Dekovic M, Meeus WHJ. Autonomy, attachment and psychosocial adjustment during adolescence: A double-edged sword? J Adolesc 1999; 22: 771-83.
  41. Peterson, R. , & Green, S. (1999). Families first- keys to successful family functioning: Communication [On-line]. Available: http://www. ext. vt. edu/pubs/family/350-092/350-920.
  42. Peterson, R. , & Green, S. (1999). Families first- keys to successful family functioning: Problem solving [On-line]. Available: http: //www. ext. vt. edu/pubs/ family/ 350-091/ 350-092.html.
  43. Peterson, R. , & Green, S. (1999). Families first- keys to successful family functioning: Family roles [On-line]. Available: http: //www. ext. vt. edu/pubs/ family/ 350-093/350-093.htm1.
  44. Pfaller, J., Kiselica, M., & Gerstein, L. (1998).Attachment style and family dynamics in young adults.Journal of Counseling Psychology, 45, 353-357.
  45. Priel, B., & Shamai, D. (1995). Attachment style and perceived social support: Effects on affect regulation. Personal Individual Differences, 19, 235–241.
  46. Rholes, W. S., & Simpson, J. A. (2004). Attachment Theory: Basic Concepts and Contemporary Questions. Adult Attachment.Ed. W. S Rholes and J. A. Simpson. New York: Guilford Press, 132.
  47. Rice, K G. & Mirzadeh, S. A. (2000).Perfectionism, attachment, and adjustment.Journal counseling psychology, 47(2), 238-250.
  48. Ridley, C. A. , & Sladeczek, I. E. (1992). Premarital relationship enhancement: Its effectson needs to relate to others. Family Relations, 41, 148-153.
  49. Riggs, S. A., & Han, G. (2009).Predictors of Anxiety and Depression in Emerging Adulthood. Journal of Adult Development, 16, 39-52.
  50. Rosenstain, D. S. & Horowitz, H. A. (1996).Adolescent attachment and psychopathology. Journal of Consulting and Clinical Psychology,64, 244-253.
  51. Runchkin, E. , & Koposov, B. (2000). Family functioning, parental rearing and behavioral problems in delinquents. Clinical Psychology and Psychotherapy, 7, 310-319.
  52. Shaver, P., Hazan, C., & Bradshow, D. (1988). Love as attachment: the integration of three behavioral systems. In RJ Strenberg and M.L. Barnes (Eds).The psychology of love, (p.p69- 99). New Haven,CT: Aale University Press.
  53. Simpson, J, A. (1990). Influence of attachment style on romantic relationships. Journal of Personality and Social Psychology .59, 971.980.
  54. Sinclair, S. L. , & Mouk, G. (2004). Moving beyond the blame game: Toward discursiveapproach to negotiating conflict within couple relationship. Journal of Marital andthe Family Therapy, 27, 335-342.
  55. Slesnich, N; Meyers, R. J; Meada, M; Segelten, D. H (2000). Bleak and hoplessness more engagement of relucatnt substance abusing runaway. Journal of research on adolescents, 9, 53-66.
  56. Sroufe, L. A., Egeland, B., Carlson, E., & Collins, W. A. (2005).Placing early attachment experiences in developmental context. In K. E. Grossmann, K. Grossmann, & E. Waters (Eds.), Attachment from infancy to adulthood: The major longitudinal studies (pp. 48-70). New York:Guilford Publications.
  57. Steinberg, S. (2000). parent-adolescent relation intro expect presidential address at the society for research on adolecent science. Chicago, IL.
  58. The International Transactional Analysis Association (2008). The training & certification council of transactional analysis, Inc. [On-line]. Available: http: //www. ITAA-net. Org/index. html.
  59. Whittaker, A. E. , & Robitshek, S. (2001). Multidimensional family functioning. Journal of Counseling Psychology, 48(4), 420-427.

تبلیغات شما در اینجا

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره خودکارآمدی تحصیلی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره خودکارآمدی تحصیلی منابع فارسی و انگلیسی دارد ارجاع و پاورقی استاندارد دارد رفرنس دهی استاندارد دارد کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق گارانتی بازگشت وجه دارد بهترین
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 24 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره خودکارآمدی تحصیلی

فروشنده فایل

کد کاربری 7243

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره خودکارآمدی تحصیلی

خصوصیات محصول:

  • منابع فارسی و انگلیسی دارد.
  • ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
  • رفرنس دهی استاندارد دارد.
  • کاملترین در سطح اینترنت.
  • گارانتی بازگشت وجه دارد.

فرمت : doc

تعداد صفحات : 17

بخشی از متن :

خودکارآمدی

خودکارآمدی به درجه ای از احساس تسلط فرد در مورد توانایی هایی برای انجام فعالیت های خاص می باشد و به اعتماد و اطمینان فرد نسبت به توانایی هایش در انجام رفتار خواسته شده از وی تأکید دارد( والترز[1]، 2004).

بندورا( 2006) خودکارآمدی را چنین تعریف می کند باور فرد در مورد توانایی مقابله او در به موقعیت خاص است و الگوهای فکری، رفتاری و هیجانی را در سطوح مختلف تجربه انسانی تحت تاثیر قرار می دهد و تعیین کننده این است که آیا رفتاری شروع خواهد شد یا خیر و اگر شروع شد فرد چقدر تلاش برای انجام آن خواهد داشت و در رویارویی با مشکل استقامت از خود نشان خواهد دارد.

به علاوه خودکارآمدی عبارت است از ارزشیابی هر فرد از توانایی ها و صلاحیت هایش برای رسیدن به اهداف و یا غلبه بر موانع، به عبارت دیگر انتظارات خودکارآمدی به باورهای مربوط به توانایی های ما برای انجام موفقیت آمیز یک رفتار اطلاق می شود( بود[2] و همکارن، 2006).

بندورا بیان می کند که سطح انگیزش، وضعیت های احساسی و اقدامات افراد بیشتر بر آنچه اعتقاد دارند مبتنی است تا آنچه که واقعا درست است. افراد تمایل دارند وظایف و فعالیت هاییی را انتخاب کنند که احساس می کنند در انجام آن ها شایسته هستند و اعتماد به نفس دارند و از بقیه آن ها اجتناب می کنند. بنابراین، هر چه خودکارآمدی بیشتر باشد، تلاش، پایداری و برگشت پذیری بیشتر خواهد بود( خجسته مهر و همکاران، 1391).

خودکارآمدی مجموعه متفاوتی از باورهای مربوط به حیطه های مختلف عملکرد است که شامل خودنظم دهی فرایند شناختی، انگیزشی، حالت های هیجانی و فیزیولوژیک است. خودکارآمدی مربوط به دستیابی به هدف، بهتر از کارآمدی مربوط به یک عملکرد خاص، عملکرد را پیش بینی می کند. کارآمدی مربوط به خودنظم دهی نیز یک عامل مهم در باور خودکارآمدی مربوط به دستیابی به هدف است. باور خودکارآمدی مربوط به یک مهارت ممکن است بالا باشد، اما هنگام استفاده در موقعیت های تنیدگی زا ضعیف می شود.خودکارآمدی هم چنین با هماهنگ ساختن مهارت های مختلف ارتباط دارد. از آنجا کل چیزی بیش از مجموع اجزای آن است، باورهای خودکارآمدی به جای این که مجموعه ی بی ربطی از خوباورهای خاص بالا باشند، حاصل تجارب و افکار بارآور هستند( بندورا، 1997).

تاریخچه خودکارآمدی

درباره تاریخچه خودکارآمدی می توان گفت یکی از جنبه های نظریه شناخت اجتماعی آلفرد بندورا است، نظریه شناختی- اجتماعی از دیدگاه کارگزارانه سرچشمه گرفته است که در آن رفتار فرد به صورت هدفمند و پیش بینی پذیر تلقی می شود، و این دیگاه در ابتدا به نظریه یاگیری اجتماعی معرف بود و این نظریه بر خواستگاه اجتماعی رفتار و اهمیت فرایندهای شناختی در تمام ابعاد زندگی انسان، انگیزش، هیجان و عمل تاکید می کند و این نظریه از قویت فاصله گرفته بر اهمیت فرایندهای شناختی تاکید می کند، در این دیگاه افراد نه به وسیله نیروهای درونی برانگیخته می شوند نه به وسیله نیروهای بیرونی به طور خودکار کنترل می شوند و عملکرد انسان در چهارچوب یک مدل تقابلی سه جانبه تبیین می شود که در آن رفتار شخص و محیط یکی از این برای رسیدن به انواع عملکرد تعیین شده است( پروین و جان، 1386).

براساس این دیدگاه افراد دارای باورهای خودکارآمدی هستند که به عنوان یک الگوی کاری[3] به وسیله آنها می توانند، روی احساس ها و اعمال خودمهارداشته باشند و چگونگی رفتار افراد به وسیله این باورها قابل پیش بینی است. باورهای خودکارآمدی، بنیان کارگزاری آدمی را تشکیل می دهند و یک منبع کلیدی در تحول، سازش یافتگی و تغییر شخصی است؛ و منظور از آن داوری و قضاوت های فاعلی[4] شخص، درباره قابلیت ها[5] و توانایی هایش برای سازماندهی و اجرای دورهای عمل موردنیاز برای مدیریت موقعیت های پیشایندی موثر بر زندگی شان می باشد و بر این افراد چگونه فکر می کنند خودازنده سازی[6] یا خود تحقیر گری[7] در رویارویی با مشکلات چگونه برانگیخته شده، و پشتکار نشان می دهند( بندورا، 2006).

مفهوم خودکارآمدی بندورا در زمینه های بسیاری از جمله در مسائل آموزشی و تحصیلی به کار گرفته شده و پژوهش های زیادی در مورد آن صورت گرفته است. باورهای خودکارآمدی بر رفتار، افکار و انگیزه فراگیران در حین انجام تکالیف تاثیر دارد. دانش آموزانی که اطمینان ندارند که در کامل کردن یک تکلیف شایستگی دارند و آنهایی که معتقدند تمرین و تلاش به موفقیت منتهی نمی شود اغلب مضطرب شده و احساس عدم شایستگی می کنند و بر عکس دانش آموزانی که به شایستگی خود ایمان دارند می توانند بر روی راهبردهای حل مسئله تمرکز داشته باشند( اسلاوین[8]، 2003؛ ترجمه سید محمدی، 1389). مفهوم خودکارآمدی بیان می کند که فرایندهای شناختی و تحلیلی متفاوت و مطالعات بین فرهنگی نشان داده اند که خودکارآمدی بالا به صورت مثبتی مرتبط با عزت نفس بالاتر، اهداف بالاتر، افزایش انگیزه و بهبود عملکرد می شود. در حالی که خودکارآمدی پایین با اضطراب، افسردگی و عملکرد پایین مرتبط است( شفیعی و معتمدی، 1390).

خودکارآمدی تحصیلی

باورهای خودکارآمدی تحصیلی بیانگر اطمینان فرد به توانایی خود در انجام موفقیت آمیز تکالیف تحصیلی، در یک تراز مشخص، می باشد( بانگ[9]، 2004). در برخی از ابزارهای اندازه گیری این مفهوم، خودکارآمدی تحصیلی را در یک درس خاص یا محتوای درسی ویژه را اندازه گیری می کنند. براین اساس، طبق دیدگاه برخی از محققان، خودکارآمدی تحصیلی بیانگر اطمینان فرد به توانایی خود را اندازه گیری می کنند( زیمرمن ، 2008) و مقیاس های خودکارآمدی هندسه وجبر پیشرفته( لوپز، لنت، براون و گاری، 1997) جزو آن دسته از مقیاس هایی هستند که دانش وابسته به محتوای یک درس خاص را اندازه گیری می کند.

گروه دیگر مقیاس ها، براساس رابطه با یک درس با قلمرو محتوایی خاص تعریف می شوند. در پاسخ به این مقیاس ها از مشارکت کنندگان تقاضا می شود که اطمینان به توانایی خود را در دستیابی به یک نمره ی خاص در یک کلاس درسی، مشخص کنند. برای مثال مان، بیکر و جفریس(1995) و لنت، براون و لارکین(1987)، به منظور مطالعه ی نقش باورهای خودکارآمدی در قلمروهای موضوعی علوم و مهندسی، دو مقیاس خودکارآمدی تحصیلی متفاوت را گسترش دادند. در این رابطه، لنت و همکاران(1987) با استفاده از یک مقیاس خودکارآمدی مطالبات تحصیلی، اطمینان یادگیرندگان به توانایی خود را در انجام موفقیت آمیز مطالبات تحصیلی و وطایف شغلی بررسی کردند.

در سطح دیگری از تخصیص، محققان به منظور مطالعه باورهای خودکارآمدی تحصیلی، ابزارهایی را گسترش دادند که باورهای خودکارآمدی تحصیلی یادگیرندگان را بر اساس رفتارهای تحصیلی عمومی تر اندازه گیری می کنند. برای مثال، پنتریچ و دی کرات(1990) در گسترش پرسشنامه ی یادگیری و راهبردهای انگیزشی، بخشی را به باورهای خودکارآمدی تحصیلی اختصاص دادند.در این مقیاس یادگیرندگان به توانایی خود در انجام موفقیت آمیز تکالیف درسی و دستیابی به نمرات بالا، اندازه گیری می شوند(زینلی پور، زارعی و زندی نیا، 1388).

ابعاد خودکارآمدی

باورهای خودکارآمدی از لحاظ سطح، عمومیت داشتن و شدت با هم تفاوت دارند.

سطح؛ باورهای خودکارآمدی از لحاظ سطح متفاوت هستند که می تواند به دشواری تکلیف خاص اشاره داشته باشد. در ماهیت چالش هایی که در برابر کارآمدی شخصی قرار دارد بر اساس سطح هوش، کوشش، دقت، احساس تهدید و خودنظم دهی کسب شده متفاوت قضاوت می شود. افراد در مواجه شدن با فعالیت ها و تکالیف خیلی ساده، احساس خودکارآمدی کاذب می کنند و در مواجه با تکالیف خیلی دشوار احساس عدم کارایی خواهد کرد براساس خودنظم دهی، مسئله این نیست که آیا می تواند خود را ملزم کند که آن ها را در مواجه با شرایط دلسرد کننده متفاوت، به صورت منظم دائم انجام دهد.

عمومیت یا تعمیم پذیری؛ اشاره به قابلیت انتقال احساس کارآمدی از فعالیت و تکلیفی به فعالیت دیگر دارد. براساس درجه شباهت فعالیت ها، شرایط رفتاری، شناختی و عاطفی که در آن ها توانایی ها بروز می کند و خصوصیات کیفی موقعیت ها یعنی بروز خودکارآمدی آن هایی اساسی تر از همه هستند که افراد بر مبنای آن ها زندگی خود را شکل می دهند.

شدت و قدرت؛ یکی دیگر از ابعاد خودکارآمدی بعد قدرت و شدت است، اشاره دارد به قضاوت خودکارآمدی به اطمینان از توانایی انجام تکلیفی خاص، باورهای خودکارآمدی شدت وضعف دارد. افرادی که اعتقاد بالای به خودکارآمدی خود دارند در برابر مشکلات و موانع کارآمدی خودشان را حفظ می کنند در نتیجه باورهای قوی تر باعث احساس قوی تر خودکارآمدی شخص، پشتکار بیشتر و بالا رفتن احتمال انجام موفقیت آمیز فعالیت انتخاب شده می شود( بندورا، 2006).

مراحل خودکارآمدی در گستره زندگی

دوره های متفاوت زندگی اقتضائات گوناگونی را برای کارکرد موفق و شایستگی ایجاب می نماید. تغییرات هنجاری متناسب با رشد، شایستگی های متفاوتی را می طلبد. در هر دوره ای از زندگی، افراد اساسا از نطر چگونگی کارآمدی در ادامه زندگی متفاوت هستند.

کودکی :

احساس کارایی به تدریج رشد می کند کودکان زمانی که یاد می گیرند اعمالشان اثراتی بر محیط اجتماعی و فیزیکی خود دارند، احساس خودکارآمدی را آغاز می کنند، و آن ها از پیامد توانایی های خود؛ مهارت اجتماعی و شایستگی کلامی آگاه می شوند و از این توانایی ها برای تاثیر گذاشتن بر محیط، عمدتا از طریق تاثیراتشان بر والدین، عمل می کنند. والدین به صورت ایده ال، به فعالیت ها و تلاش های فرزندان در حال رشد برای ارتباط برقرار کردن پاسخ می دهند و محیط فیزیکی غنی را فراهم می آورد که اجازه رشد و اکتشاف را به کودک می دهند. رفتارهای والدین باعث احساس کارایی زیاد در کودکان می شود که در مورد پسرها و دخترها متفاوت می باشد( شولتز[10]، 1390).


[1] Valtarz

[2] Boud

[3] gcntic perspective

[4]subjective judgments

[5] capabilitics

[6] self- enhancing

[7] self- deabilitating

[8] Slavin

[9] Yang

[10] Schultz


تبلیغات شما در اینجا

مبانی نظری و پیشینه تحقیق در مورد اوقات فراغت

مبانی نظری و پیشینه تحقیق در مورد اوقات فراغت منابع فارسی و انگلیسی دارد ارجاع و پاورقی استاندارد دارد رفرنس دهی استاندارد دارد کاملترین در سطح اینترنت گارانتی بازگشت وجه دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 53 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
مبانی نظری و پیشینه تحقیق در مورد اوقات فراغت

فروشنده فایل

کد کاربری 7243

مبانی نظری و پیشینه تحقیق در مورد اوقات فراغت

خصوصیات محصول:

  • منابع فارسی و انگلیسی دارد.
  • ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
  • رفرنس دهی استاندارد دارد.
  • کاملترین در سطح اینترنت.
  • گارانتی بازگشت وجه دارد.

فرمت : doc

تعداد صفحات : 43

بخشی از متن :

مفهوم اوقات فراغت

واژه فراغت به معنی « Licere » است که از کلمه لاتین « Lei Sure » "اقتباس شده وبه معنی زمان آزاد است.همچنین فراغت در کلمه «scole» ریشه دارد که بیانگررابطه بین آموزش وتفریح است.

فراغت ترجمۀ معادل فرانسویLoidir وانگلیسیLeisure و با معادل آلمانی Freizeit یا Musse است که در زبان فارسی رایج گشته است، برداشت هایی که از دید گاه های مختلف علوم انسانی از اوقات فراغت می شود بسیار متنوع هستند و روی این اصل تا کنون تعاریف متفاوتی از جنبه های گوناگون برای اوقات فراغت ارائه شده است. (رضوانی،1379)

فراغت در لغت به معنای آسودگی و آسایش است. در فرهنگ معین فراغت این گونه معنی شده است:

1- پرداختن به­فراغت 2- آسایش،استراحت، آسودگی، آرامش 3- بی اعتنایی، وارستگی 4- فرصت، مجال.( معین،1373)

در لغت نامه علی اکبر دهخدا، اوقات فراغت چنین معنا شده است: وقت و مقدار زمانی که برای امری فرض شده، ساعت، فرصت، گاه، زمان و مدت که جمع آن اوقات به معنی زمان هاست. آسایش و استراحت، ضد گرفتاری از کار و مشغله و همچنین فراغت داشتن، یعنی غفلت داشتن و فراموش کردن.

فراغت در زبان عربی به معنای اضطراب و فراغ به معنای آسایش است و در زبان انگلیسی به معنای آسانی، سهولت و آسایش است.( دهخدا،1377)

کلمه"فراغ" یا"فراغت" در گفتگوهای معمولی به چند معنی به کار می رود. یکی به معنای کاری نداشتن و بیکاری است. معنی دیگر آن دست کشیدن از کار، به پایان رساندن امری، رها شدن و رهیدن از کاری و خلاص شدن از کوششی است و معنای دیگر آن آسودگی خاطر و آسایش است که در برابر رنج و سختی به کار برده می شود. بنابراین می توان اوقات فراغت را به طور ساده چنین معنی کرد: زمان آسودگی از کار یا زمان و آرامش و راحتی و در تعریفی کامل تر، اوقات فراغت زمانی است که ما با شوق و رغبت و اختیار به کار دلخواه خود می پردازیم. این فعالیت برای ما شادی آور و نشاط انگیز است.

گروه بین المللی جامعه شناسی، اوقات فراغت را این گونه تعریف می کند: اوقات فراغت عبارت است از مجموعه ای از اشتغالاتی که فرد کاملا و با رضایت خاطر برای استراحت و تفریح یا به منظور توسعه آگاهی ها یا فراگیری غیر انتفاعی مشارکت اجتماعی داوطلبانه بعد از رهایی از الزامات شغلی،خانوادگی، اجتماعی بدان می پردازد.(مظفری،1381،118)

بنابراین وقتی از اوقات فراغت صحبت می کنیم منظورمان اوقاتی است که:

اول : به اختیار خودمان و با آزادی فعالیتی را انجام می دهیم و زور و اجباری در کار نیست.

دوم: این فعالیت برای ما شادی آور است و سبب رضایتمندی درونی و انبساط خاطر می شود.

سوم: دارای اهداف سود جویانه، کسب درآمد، یا اهداف سیاسی و عقیدتی نیست.(شاهنده، 1383). از نظر جغرافیایی اوقات فراغت، عبارت است از آن زمان بیداری که انسان در طول آن از کار و اشتغال ووظایف اجتماعی روز مره فارغ گشته و می تواند به طور دلخواه آن را در نواحی مختلف صرف کند.

فراغت در پیش گرفتن راه و رسمی است و راه و رسم جاری و عادی کردن زندگی: در کوهپایه ای خفتن، با کسان تازه ای آشنا شدن و از اندیشه دغدغه ی زندگی روزانه دور ماندن. اوقات فراغت شرایطی است که در آن فعالیت ها صرفا به خاطر خودشان انجام می شود و غایت و هدف دیگری مورد نظر نیست و ما آن را هدف بدون شرط می نامیم(دیبایی،1371). به طور کلی مجموع اوقاتی که انسان در اختیار دارد به صورت زیر صرف می شود:

1- اوقاتی که صرف کار برای امرار معاش می شوند

2- اوقاتی که برای تعادل حیات صرف می شود.

3- اوقاتی که انسان در طی آن فارغ از کار و خواب بوده و می تواند آن را به دلخواه خودبگذراند. همانگونه که انسان از طریق کار یا خواب به نحوی وجود خود و نتایج منبعث از آن را در جامعه و محیط پیرامون خود عینیت می بخشد، به همین ترتیب می تواند از طریق گذران اوقات فراغت خود محیط پیرامون را دگرگون نماید. با بعد مکانی که گذران اوقات فراغت پیدامی کند دقیقا به حیطه عمل جغرافیا وارد می گردد و از همین جاست که اوقات فراغت مفهوم جغرافیایی نیز پیدا می کند.(رضوانی،1379)

اوقات فراغت و چند مفهوم دیگر

از اوقات فراغت برداشت های متفاوتی شده است و صاحب‏نظران مختلف این واژه را به شیوه‏های گوناگون تشریح کرده‏اند. برخی فراغت را زمان آزادی پس از کار می‏دانند و بعضی دیگر معتقدند زمانی که بعد از کار و رفت و آمد به محل کار و ارضاء احتیاجات بدنی مثل خوابیدن، تغذیه، استحمام باقی می‏ماند، زمان فراغت است. گروه دیگر عقیده دارند که موقعی که فرد از کار و انجام امور شخصی و فعالیت‏های بدنی که ذکر شد و نیز تعهدات اجتماعی خود فارغ شد زمانی که بعد از این ایام باقی می‏ماند وقتی است که فرد می‏تواند صرف چیزی کند که خود می‏خواهد و خود برمی‏گزیند و اگر عاملی بیرونی دخالت نکند به رغبت بگذراند و کارهایی مانند مطالعه و ورزش و تفریح انجام دهد. (احمدی، 1380)

در ادامه بحث به شکل گزینشی چند مفهوم که با اوقات فراغت همراهی دارند مورد بررسی قرار می‏گیرند.

اوقات فراغت و تفریح

تفریح، فعالیت یا فعالیت‏هایی خاص است که در زمان فراغت، به صورت گوناگون و فارغ از اهداف مادی، صرفاً جهت تفنن، استراحت و ارضاء خواست شخصی صورت پذیرد. (ساروخانی، 1375)

فعالیت‏های مذکور معمولاً به طور اختیاری و داوطلبانه، به خاطر خشنودی و لذتی که به دنبال دارد و یا به منظور برخی از ارزش های اجتماعی و شخصی که از آنها استنباط می‏شود، توسط شرکت کننده انتخاب می‏گردد. این فعالیت مخصوص اوقات بیکاری است و هیچ رابطه‏ای با کار اصلی شخص ندارد، معمولاً لذت بخش است و وقتی به عنوان قسمتی از خدمات اجتماعی انجام می‏گیرد دارای هدفهای مثبت و ثمربخشی برای افراد شرکت کننده، گروهها و جامعه بطور کلی است. (احمدی، 1380)

فهرست منابع

قرآن کریم.1378ترجمه آیت الله مکارم شیرازی، سوره الشرح، ایه 5تا8، ص596،چاپ چهارم، تهران انتشارات تابان،604صفحه.

نهج البلاغه.1385.مترجم دشتی، محمد.نشر الطیار،قم،چاپ اول،752صفحه.

نهج الفصاحه.1385.مترجم علی اکبر میرزایی، انتشارات عصر جوان، نوبت دوم.. قم.526صفحه.

آبکار ع.1388. جایگاه فعالیت های جسمانی در اوقات فراغت دانشجویان. علوم رفتاری.1(1)9-28.

احمدوند م. 1372.روان شناسی بازی.تهران. انتشارات دانشگاه پیام نور،178صفحه.

احمدی علوان آبادی م.عابدی ع.1386.میزان استرس شغلی و فرسودگی شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان.فصلنلمه روانشناسی.134:133-115.

احمدی ن.1380.بررسی میزان ونحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان دختروپسرمتوسطه قم درسال تحصیلی 80-79. شورای تحقیقات سازمان آموزش وپرورش استان قم.صص139،138،28،22،19.

ادریسی ا. رحمانی خلیلی ا. حسینی امین ن.1391، سرمایه فرهنگی خانواده وذائقه فراغتی دانشجویان با رویکردنظری بوردیو(مورد مطالعه:دانشجویان دانشگاه تهران). فصلنامه جامعه شناسی مطالعات جوانان بهار 1391 2(5)27-50 سال دوم شماره پنجم.

اردلان ف.1365.جامعه شناسی اوقات فراغت(جزوه درسی)تهران، دانشکده علوم اجتماعی.دانشگاه تهران، ص34-35.

اسدی ع.1352.تعاریف فراغت و، دیدگاه های آن، سمینار ملی رفاه اجتماعی.22-18اسفند1352کمیته گذران اوقات فراغت. سازمان برنامه بودجه..ص27.

آقایوسفی ع،علی پور ا،داودیفرا.1386.تاثیر مقابله درمانگری بر فرسودگی شغلی مدرسان کنسرواتوارتهران.فصلنامه تازه های روانشناسی صنعتی /سازمانی،12: 83-78

امیرتاش م. 1383 . فوق برنامه واوقات فراغت باتاکید بر فعالیت های ورزشی در دانشگاه تربیت معلم تهران از دیدگاه مدیران عضای هیات علمی وکارکنان ان .فصلنامه المپیک ،2: 23-11.

بیوک آقازاده ب.1385. بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان پیام نور مشکین شهر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، ص18.

پاپلی یزدی م.1385. گردشگری ماهیت و مفاهیم، تهران، انتشارات سمت،275صفحه.

پورطاعی ع. 1352.چگونگی گذراندن اوقات فراغت نوجوانان مشهد. انتشارات دانشگاه مشهد.ص17.

تند نویس ف. 1380. جایگاه ورزش در اوقات فراغت زنان ایرانی، نشریه حرکت دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، شماره 12.ص87.

تند نویس ف.1375. بررسی گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشگاههای سراسرکشور با تاکید بر فعالیت های ورزشی رساله ی دکترا، دانشکده نربیت بدنی، دانشگاه تهران.صص118،115.

تند نویس ف.1378. جایگاه ورزش در اوقات فراغت دانشجویان کشور، نشریه حرکت، دانشکده تربیت بدنی وعلوم ورزشی، سال اول، شماره 2.ص5.

تورکیلدسن ج.1382. اوقات فراغت و نیازهای مردم، ترجمه: عباس اردکانیان وعباس حسنی.تهران. انتشارات نور بخش،192صفحه.

توکلی ر، سنایی نسب ه، کریمی ع، نوع پرست م، 1385.فعالیت جسمانی و عوامل موثر بر ان در کارکنان یک مرکز نظامی ایران.مجله پژوهش و سلامت، 2: 42-31.

جلالی فراهانی م. 1390.مدیریت اوقات فراغت وورزشهای تفریحی ، انتشارات دانشگاه تهران،چاپ پنجم، 221صفحه.

خمرنیا م،تورانی س،محمدی ر.1389.بررسی تاثیر ابعاد سرمایه اجتماعی بر فرسودگی شغلی در پرستاران زن بیمارستان هاشمی نژاد.مجله پزشکی هرمزگان،33: 217-209.

داروی م. 1375. بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت استادان دانشگاههای شهر اصفهان.پایان نامه کارشناسی ارشد برنامه ریزی مدیریت اموزشی،دانشگاه ازاد اسلامی واحد خوراسگان.

دهخدا ع. 1377.لغت نامه، جلد یازدهم، انتشارات وچاپ دانشگاه تهران، ص17020.

دو مازیه ژ.1352. زمان فراغت از دیدگاه تاریخی و جامعه شناسی ترجمه م آدینه، مجله فرهنگ و زندگی، شماره 12، ص19.

دیبایی پ.1371. شناخت جهانگردی،.تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی. تهران،109صفحه.

رضوانی ع. 1379. جغرافیا و صنعت توریسم.تهران. انتشارات دانشگاه پیام نور،225صفحه.

روشن م،1390.مقایسه تغییرات شاخص های فیزیولوژیک کارکنان واجد فرسودگی شغلی بعد از خواندن متن انسی. .فصلنامه تازه های روانشناسی صنعتی/سازمانی،8: 59-51.

زارع م،1392. مقایسه نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان پسردوره متوسطه شهری و روستایی استان یزد باتأکیدبر فعالیت های ورزشی. پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی،دانشگاه ازاد اسلامی واحد خوراسگان.ص 11.

ساروخانی ب. 1375.درآمدی بردایره المعارف علوم اجتماعی.تهران:انتشارات کیهان، دوجلدی، ص765.

سازمان ملی جوانان. 1383. تدوین راهبردهای ملی گذران اوقات فراغت جوانان، جلدوم، معاونت مطالعات وبرنامه ریزی دفتر مطالعات و تحقیقات،436صفحه.

سازمان ملی جوانان.1387.سیمای جهانی گذران اوقات فراغت. معاونت مطالعات و تحقیقات.ناشر: سازمان ملی جوانان.

سخایی د.1383.بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان دوره راهنمایی ومتوسطه شهرستان فریدن درسال تحصیلی83-82 شورای تحقیقات.سازمان آموزش وپرورش استان اصفهان، صص9-12، 120-123 .

سلطان حسینی م، نادریان م.1382. اوقات فراغت درمباحث جامعه شناسی ورزشی. ماهنامه ورزش وارزش،. معاونت تربیت بدنی وتندرستی وزارت آموزش وپرورش،.تهران. شماره 169، ص22-18.

شاهنده د. 1383. برنامه ریزی و مدیریت گذران اوقات فراغت، وزارت کشور، دفتربرنامه ریزی ها و آموزش شوراها.ص10-9.

شهیدی م. 1382. بررسی سهم ورزش در گذران اوقات فراغت دانش اموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهر قم: شورای تحقیقات سازمان آموزش وپرورش استان قم. صص102-106، 26،22،21.

شورای عالی جوانان، سازمان ملی جوانان. 1376.چگونگی گذران اوقات فراغت نوجوانان وجوانان درفصل تابستان.تهران، دبیرخانه شورای عالی جوانان،622صفحه.

شیرعلی م.1383. اصول ومبانی تربیت بدنی وورزش، جزوه درسی،دانشگاه آزادواحدمبارکه،صص3-4.

صدا و سیمای مرکز تبریز. 1365. نحوه گذراندن اوقات فراغت جوانان شهر تبریز.ص56-63.

ضعیمی محمدی ش،اصغرزاده حقیقی س.1390. بررسی ارتباط استرس شغلی و فرسودگی شغلی در پرسنل پرستاری.مجله علمی دانشکده پرستاری و مامایی همدان، 19(3):شماره مسلسل 76.

عاشورپور ح. 1377. بررسی چگونگی پرداختن به اوقات فراغت بین دانش آموزان پسرپایه سوم متوسطه شهری گیلان و تعیین عوامل موثر برآن، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی.ص41.

عظیمی م.1375.بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان راهنمایی ومتوسطه شهر ابرکوه.طرح پژوهشی اداره کل آموزش وپرورش استان یزد.، ص20.

فرج اللهی ن.1373.بررسی جایگاه تربیت بدنی درگذران اوقات فراغت دانشجویان دختر دانشگاه تهران، پایان نامه کارشناسی ارشدتربیت بدنی وعلوم ورزشی. دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه تهران. ص37-39-40.

فلسفی م.1344.جوان از نظر عقل واحساسات. انتشارات هیئت نشر معارف اسلامی. قم. دوجلدی، 480 صفحه.

قدیمی ر.طباطبایی ،س.1385.میزان سندرم فرسودگی شغلی دربین معلمان و کارکنان آموزش و پرورش و رابطه آن با عوامل جمعیت شناختی. فصلنامه مشاوره شغلی و سازمانی،72:80-74.

کریمیان ج، شکرچی زاده اصفهانی پ، افشار م.1389.نحوه گذراندن اوقات فراغت کتابداران شهر اصفهان با تاکید بر نقش تربیت بدنی و ارتباط آن با سلامت.مدیریت اطلاعات سلامت،7: 621-612

کوشا فر ع.1374.فراغت وتندرستی، مقاله پژوهشی درسمینارتربیت بدنی وزارت فرهنگ وآموزش عالی. اداره کل تربیت بدنی.تهران.

گودرزی م، اسدی ح.1379.تحلیل میزان ونوع فعالیت های فراغتی وورزشی استادان دانشگاه تهران، مجله حرکت شماره 4، ص19.

لطیفی غ. 1384. سیمای جهانی اوقات فراغت جوانان، تهران، سازمان ملی جوانان.ص84.

مجلس شورای اسلامی.1383.تصویب برنامه چهارم توسعه اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.سایت اختصاصی مجلس شورای اسلامی.

محسنی م. 1379..بررسی آگاهی ها، نگرش هاورفتارهای اجتماعی- فرهنگی درایران. تهران:دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور.ص132-146.

محمدی م ،شهلایی،ج،افشاری،م،فرید فتحی،ا.1391بررسی نقش تفریحات ورزشی بر پدیده فرسودگی شغلی کارمندان شرکت کننده در ورزش های همگانی شهر تهران.فصلنامه مشاوره شغلی و سازمانی،22:88-74

مطهری ا. 1379.بررسی میزان ونحوه گذران اوقات فراغت جوانان شهرقم. اداره کل ارشاداسلامی استان قم، ص25.

مظفری ا .1381. نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی کشوربا تاکید بر فعالیت های ورزشی، فصلنامه المپیک، سال دهم، شماره.1ص117.

معین م.1371.فرهنگ فارسی، جلد دوم، انتشارات امیر کبیر.تهران.ص2504.

مکی م.1381.بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان پسر متوسطه ناحیه 2یزد.پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی،یزد، مرکز آموزش مدیریت دولتی استان یزد، ص22،21،3.

منتظرغیب ط،کیخانژاد م.1391.رابطه مولفه های فرسودگی شغلی و تیب های شخصیتی جان هالند در میان معلمان و مدیران مدارس ابتدایی.فصلنامه مشاوره شغلی وسازمانی،10: 104-92

موسوی پور س،رفیعی م،سیفی م،غریبی ف.1386. رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روانی در کارکنان دانشگاه اراک و دانشگاه علوم پزشکی اراک.پایان نامه کارشناسی ارشد.دانشکده علوم انسانی دانشگاه اراک.

میر واسع ط. 1390. بررسی شیوه های غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان دوره متوسطه استان گیلان.صص 175-180،12،32،64.

میرهاشمی م، شکری ب، قائد محمدی م.1386.مدت و نحوه گذراندن اوقات فراغت کارکنان اداری دانشگاه آزاد.فصلنلمه دانش و پژوهش در علوم تربیتی،سال چهارم،13: 64-72.

هاشمیان ف. 1382. اوقات فراغت رشد یا انحطاط.ماهنامه آموزشی تربیتی پیوند : شماره 285 ص 47

Burke, R. J.& Richardson , A.M. (2000)Psychological burnout in organizations . In R.T. Golembiewski (Ed.), Handbook of organizational behavior. (2nd ed:pp. 347-368). New York Marcel Dekker.

Chen et al.2011. The Correlates of Leisure Time Physical Activity among an Adults population from Southern Taiwan. Available from:http://www.biomedcenteral.com/ publications And Research/StatementsOnMonetaryPolicy/index.html [Accessed 6 /3/2012].

Cortis, N., Sawricar, P., & Muir, K. (2007). Participation in Sport and Recreation by Culturally and Linguistically Diverse Women. Social Policy Research Centre. 4/07: 4-6. University of New South Wales.

Gordon, M.(2002). Work-related stress and occupational burnout in aidsoregivers: test of a coping modle whth nurses providing aids car , magazine

Gordon, M.(2002). Work-related stress and occupational burnout in aidsoregivers:test of a coping modle whth nurses providing aids car , magazine

Kjonniksen، L, Torsheim ،T&Bente، W.2008. Tracking of leisure-time physical activity during adolescence and young adulthood: a 10-year longitudinal study .Available from:http://www.igbnpa.org/content/5/1/69./publicationsAndResearch/StatementsOn MonetaryPolicy/index.html [Accessed 6 /3/2012].

Lieter, M. P & Maslash, c. (1988).the impact of interpersonal environmenton burnout and organization commitment. journal of organization behavior, 9, 297-308

Maslach, C., Schaufeli, W. B., & Leiter, M. P.(2001) Job burnout. Annual Review of P sychology,52.397-422

Mc Murray JE, Linzer M, Konrad TR(2000). The work lives of women physicians r results from the physician work life study. The SGIM Career Satisfaction study group. J Gen Inter Med; 15:372-80Walls Jr. JA, R, Calister

Mckenzie, Tl., Marshall, SJ., Sallis, JF. & Conway, Tl. 2000. Time physical activity in school Environment:An abservational Liesure study using SopLy. Preventive Medicine.30,(1): 70-8.

Scheerder, J. & Vos, S. (2011). Social Stratification in Adults Sports Participation from a Time-Trend Perspective: Results from a 40-Year Household Study. European Journal for Sport and Society. 8(1/2): 31-44.

Ying ,C.Ren,H.Sheng,H.(20013).Releashiion Sheaps Among Adolescents Liesure Motivation ,Liesure Involment ,and Liesure Satisfastion :A Structural Equation Model .Sustial Andacators Research.Volume 110 ,Assure 3 pp187-199.


تبلیغات شما در اینجا

مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختلالات وابسته به مواد مخدر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره اختلالات وابسته به مواد مخدر منابع فارسی و انگلیسی دارد ارجاع و پاورقی استاندارد دارد رفرنس دهی استاندارد دارد کاملترین در سطح اینترنت گارانتی بازگشت وجه دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 30 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 25
مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختلالات وابسته به مواد مخدر

فروشنده فایل

کد کاربری 7243

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره اختلالات وابسته به مواد مخدر

خصوصیات محصول:

  • منابع فارسی و انگلیسی دارد.
  • ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
  • رفرنس دهی استاندارد دارد.
  • کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق
  • گارانتی بازگشت وجه دارد.

فرمت : doc

تعداد صفحات : 25

بخشی از متن :

اختلالات وابسته به مواد

حشیش[1] و اختلالات وابسته به آن

مصرف طولانی مدت حشیش، تغییراتی در سطح آگاهی شخص به وجود می‌آورد که در نهایت می‌تواند علایم نوروز ، سایکوز، و یا اختلالات شدید و پایدار را ایجاد کند . اختلال سایکوز ناشی از حشیش بسیار کمیاب است، اما افکار پارانوئیدی گذرا شایع هستند و افرادی که به مدت طولانی‌تر از فراورده‌های قوی‌تر حشیش استفاده کرده‌اند، ممکن است به دوره‌های سایکوز به نام «جنون شاهدانه[2]» مبتلا شوند.

از وخیم‌ترین اثرات روانی ناشی از مصرف حشیش می‌توان اضطراب، احساس مردن، دل‌تنگی، پانیک، آسیب در شناخت ، کندی روانی حرکتی و افزایش نشانه‌های مرضی سایکوز را نام برد (هال، 1999،به نقل از نعیمه بزمی 1390).

از اختلالات رایج مرتبط با مصرف طولانی مدت حشیش سندرم فقدان انگیزش[3] می‌باشد منظور از سندرم فقدان انگیزش، عبارت است از بی میلی شخص در استمرار انجام دادن کار و یا انجام تکالیف تحصیلی در دانش‌آموزان و دانشجویان می‌باشد. چنین بیماری فاقد نیرو وبی حال است ، غالباً فرد ظاهراً تنبل به نظر می‌رسد (نعیمه بزمی، 1390).

کوکائین[4] و اختلالات وابسته به آن

کوکائین داروی اعتیاد آور بسیار قویست و به عنوان تقویت‌کنندة مثبت رفتاری محسوب می‌شود و می‌تواند وابستگی روانی بسیار شدیدی را ایجاد کند.

مصرف مقادیر زیاد کوکائین به مدت طولانی می‌تواند عوارضی چون تحریک‌پذیری و نوسان خلق، رفتار خشونت‌بار، انزوای اجتماعی یا پارانویا و علائم شبیه مانیا، فقدان علاقه و لذت و افسردگی ایجاد می‌کند .

مصرف‌کنندگان مقادیر زیاد کوکائین، دچار نشانه‌های روان پریشی می‌شوند.برای مثال امکان دارد آن‌ها دستخوش توهم و هذیان شوند و احساس گیجی، سوءظن و سراسیمگی کنند که حالت‌های شبه روان پریشی بسیار ناراحت کننده و حتی وحشتناکی هستند.

زمانی که تأثیر کوکائین از بین می‌رود مصرف‌کننده «احساس فروریزی[5]» یا «سقوط» می‌کند و به خلق افسرده، اختلال خواب، بی‌قراری، اشتیاق مبرم و خستگی دچار می‌شود. مصرف کنندگان همچنین در بلندمدت عوارضی چون لرزش بدن، افسردگی روانی، بی‌اشتهایی، لاغری و صدمه به بافت بینی ها را نشان می‌دهند. عوارض عمده ترک کوکائین، شامل افسردگی، خستگی و بی‌خوابی هستند .


[1] Cannabis

[2] Hempinsanity

[3] Amotivation

[4] Cocaine

[5] Crash

منابع فارسی

  1. آجیل چی ، بیتا ؛ نادری ، امیر؛ قائمی ، فاطمه ، رابطه ویژگی های شخصیتی زنان با نظم اجتماعی،پایان نامه کارشناسی ارشد
  2. اتاری، آسیه؛ شفیعی تبار، مهدیه ؛ رضاپور، حمید، بررسی ومقایسه وضعیت اختلال اضطراب و کمرویی در مردان معتاد و غیرمعتاد، فصلنامه اعتیاد پژوهشی سوء مصرف مواد سال پنجم، شماره هفدهم، بهار (1391) چکیده.
  3. اتاری، آسیه؛ شفیعی تبار، مهدیه؛ رضاپور، حمید؛ بررسی و مقایسه وضعیت اختلال اضطراب و تمرین در مردان معتاد و غیرمعتاد، فصلنامه اعتیاد پژوهشی سوء مصرف مواد ، سال نهم، شماره هفدهم، بهار (1391) چکیده.
  4. احمدوند، محمد علی، (1387)، اعتیاد، سبب شناسی و درمان آن در رشته روان شناسی، نشر دانشگاه پیام نور.
  5. احمدوند، محمدعلی، (اعتیاد، سبب شناسی و درمان آن در رشته روان شناسی)، نشر دانشگاه پیام نور،1387.
  6. اسلام دوست، ثریا (1389)،اعتیاد (سبب شناسی و درمان) تهران، دانشگاه پیام نور.
  7. انجمن روان پزشکی آمریکا، A.P.A. (2000) راهنمای تشخیی و آماری اختلالهای روانی (DSM-TV-T.BP) ترجمه نیکخو و همکاران، (1381)، تهران ، نشر سخن.
  8. اولادی،باران؛ ، نویدیان، صادق ؛کاوه فارسانی،علی ذبیح الله، (1391)، مجله دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، دوره پانزدهم، شماره دو، خرداد و تیر (1392).
  9. برژره، ژان، اعتیاد و شخصیت، ترجمه توفان گرگانی، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، 1368.
  10. بزمی، نعیمه (1390)، روان شناسی و وابستگی به سواد، سبب شناسی تشخیص و درمان اعتیاد.نشر کتاب ارجمند.
  11. بید برگ نیا، علی، (1377) بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی معتادین به مواد مخدر و افراد عادی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی.
  12. پورافکاری، نصرت الله، (1373).«فرهنگ جامع روان شناسی- روان پزشکی» انگلیسی – فارسی ، فرهنگ معاصر.
  13. جزایری، علیرضا، دهقانی، محمود؛ بررسی رابطه سبب های دلبستگی اعتیاد و نیمرخ روانی افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد خود معرف استان بوشهر، اعتیاد پژوهی سال دوم، بهار 1383، شماره 6.
  14. حسینی، قربان (1368) بررسی مواد مؤثر در گرایش به اعتیاد در ایران.
  15. حکیما، فهیمه، موسوی، سید علی محمد، فصلنامه روان شناسی تحولی روان شناسی ایران، سال نهم، شماره 34، زمستان 1391.
  16. حکیما، فهیمه؛ محمد موسوی، سید علی؛ فصلنامه روان شناسی تحولی، روان شناسی ایران، سال نهم، شماره 34، زمستان 1391.
  17. حیدری پهلویان، احمد؛ امیرزرگر، محمدعلی؛ فرهادی نسب، علمدا؛ محبوب، حسین، بررسی مقایسه ای ویژگی های شخصیتی معتادین به مواد مخدر با افراد غیر معتاد سالن محمدان (1387).
  18. خدیوی، علی (1376) بررسی ویژگی های شخصیتی و باورهای غیرمنطقی معتادین به مواد مخدر افراد معتاد، فصلنامه اعتیاد پژوهی سوء مصرف مواد ، سال سوم، شماره دوازدهم، زمستان 1388.
  19. خدیوی، کیانوش (1374).کاربرد درمان مشترک در اعتیاد، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد.
  20. دلاوری علی(1380) احتمالات و آمار کاربردی در روان شناسی و زیستی، تهران، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی.
  21. دورلندر، ویلیام، لگزاندر، نیومن (1956) دیکشنری پزشکی دورلند، ترجمه ی نام آور، حمید (1384)، تهران ، چاپ دانش پژو، چاپ هفتم، ویرایش سی ام.
  22. رجبی، غلامرضا، زارع نژاد، امید.بررسی مقایسه ای سنخ های شخصیتی افراد وابسته به هروئین، تریاک ، سیگار و عادی براساس مدل 5 عاملی نئو (1391).
  23. ژان، برژره، اعتیاد و شخصیت، نشر سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی (1386).
  24. سادوک، بنیامین، سادوک، میرجنیا (1382).خلاصه روان پزشکی بالینی، ترجمه، پورافکاری، نصرت الله، تهران.خلاصه انتشارات شهر آب.
  25. سازمان مرکزی سازمان ملی مطالعات اعتیاد ،2001
  26. سایت مبارزه با مواد مخدر- 1391
  27. سایگاردستون وگاد جانسون (1995)، ویژگی های شخصیتی مجرمین معتاد.
  28. ستوده ، هدایت الله ، آسیب های اجتماعی ، تهران ، آوای نور ، 1380
  29. شاملو، سعید، مکتب ها و نظریه های روان شناسی شخصیت، انتشارات آگاه، تهران، 1370
  30. شایسته، سیاوش (1375).مقایسه شخصیتی جوانان معتاد به مواد مخدر و جوانان عادی در گروه سنی 22-14 سال در استان اصفهان، پایان نامه ی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس.
  31. شولتز، دوان (1990)، نظریه های شخصیت.ترجمه کریمی، یوسف و همکاران (1381).
  32. شولتز، دوان پی، شولتز، سدنی الن (1372)، تاریخ روان شناسی نوین.ترجمه علی اکبر سیف و همکاران.جلد 1 و2.تهران ، انتشارات رشد
  33. شولتز، دوان، شولتز، سیدنی الن (1998)، نظریه های شخصیت،ترجمه سید محمد، سید یحیی، (1385)، ویرایش تهران
  34. شیخ الاسلام ، ربابه ، تعاریف اعتیاد ، ستاد مبارزه ، با مواد مخدر جمهوری اسلامی ایران ، بازبینی شده در 14 مرداد 1386
  35. صابر، فاطمه؛ موسوی، ولی الله، صالحی، ایرج، (1390) مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مساله در مردان معتاد و غیرمعتاد.پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان.
  36. صالحی، ایرج (1383).اعتیاد سراب زندگی و انوع مواد تأثیرگذار و راه درمان.
  37. عامری، کفایت، (1381)، «بررسی رگه های شخصیتی دو نظام کلونینجرو آیزنگ در گروه معتاد و غیرمعتاد» پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه تربیت مدرس
  38. کاویانی، ح، پورناصح، م، وموسی، آ. (1384) هنجاریابی و اعتبار سنجی فرم تجدید نظر شده پرسنشامه شخصیتی آیزنگ در جمعیت ایرانی، مجله روان پزشکی و روان شناسی بالینی ایران، 34،31،41.
  39. کریم پور، رزا، ارزیابی تحقیقات انجام گرفته در خصوص اعتیاد و مصرف مواد مخدر در ستاد مبارزه با مواد مخدر، ژرفای جرمیت، سال دوم، شماره 1005.
  40. کریم پور، صادق، (1364) جنبه های روان شناسی اعتیاد.تهران: دفتر انتشارات امیرکبیر.
  41. لیاقت، علی، (1375)، مقایسه ای بر روی شخصیت افراد معتاد و غیر معتاد، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس.
  42. محمدی ، (1376)، بررسی عومل خطر ویژگی های شخصیتی در کودکان و نوجوانان مصرف کننده مواد مخدر.پایان نامه کارشناسی ارشد تهران دانشگاه علامه.
  43. محی الدینی، حمید،هوشیار، هاشم. محمدی اصفهانی، سعید، غفاری، ادنان، (1391) مقایسه ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی در افراد معتاد و غیرمعتاد، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
  44. مداحی، محمدابراهیم؛ صمدزاده، مونا ؛ فصلنامه اندیشه و رفتار، سال ششم، شماره 20، پاییز 1390.
  45. ملازاده اسفنجانی، رحیم؛ کافی، موسی؛ صالحی ،ایرج (1389) فصلنامه اعتیاد پژوهی سوء مصرف مواد، سال پنجم، شماره هفدهم، بهار (1390).
  46. نائینیان، محمدرضا؛ الهیاری، عباسعلی؛ مداحی، محمدابراهیم، (1374)،ر اهنمایی آماری و تشخیصی اختلالات روانی DSM-IV .

منابع انگلیسی:

  1. Adams, J. B.heath, A, J, Young, S. E, Hewitt, J.K , coroly, R.P.& stalings,M. C.(2003)"Relation ships between personality and preferred substance and motivations for use among adolescent substance a busers." The American journal of drug and Alcohol Abuse,29,3,691-712.
  2. Adrom M, Nikmanesh Z, Bakhshani NM. Prediction of addiction potential in youth according to personality trait. Proceeding of the third congress of Iranian psychological Association 2010;3-5.
  3. American psychiatric Association (1994).Diagnostic and statistical manual of mental disorders (4thed). washington DC: Author.
  4. Bal.s.8. cecero.(2001) Addicted patiertls with personality disorders traits schemas, and presenting problems journal of personality.
  5. Bond R. Group sizo and conformity. Group process Intergr Relate.2005: 8(4):331-54.
  6. Cloninger C.R.(1987).A systematic method for clinical description and classification of personality variants.Archives of General psychiatry,44,573,588.
  7. cloninger, C.R.(2004)."Feeling good,the science of well- being New yorks: oxford university press.
  8. clonninger, C.R.(199.Brain networks underlying personality development. In B.J .Carrol 8j.E. Barrett (Eds). Psychoptholoy and the brain(pp.183-20). New york , Rawen press.
  9. Gorgani T.Addiction and personality.Tehran: organization of publications and Training Islamic Revolution;1990.
  10. Ka plan, H,I. and sadock, B.j (2000).synopsis of psychiatry, Ninth Edition, Baltimore Williams and wilkins.
  11. Kaplan H, sadock B. synopsis of psychiatry.9thed. New York: will iams and wilkins.2003.
  12. Ketabi P, Maher F, Borjaly A. I dentity and relationship addicition in women in Tehran province.Addict studies 2009; 2(3): 54-69.
  13. Liau, A & etal (1999).The case for Emotional literacy: the influence of emotional intelligence of problem behaviors in Malaysian secondary school students.J ournal of Moral education, 32 (10,51-66)
  14. Sadock, B. j and sadock, v.A (2003).synopsis of psychiatry Ninth edition. Lippincott, Williams and wilkins.
  15. Svra kic,D,M, whitedead,C.A, pazybeck,t .R, 8 cloninger, C.R. (199.Differenatial dianosis of personality disorder by the seven factor temperament and character inventory.Archives of General psychiatry, 50,991,999.
  16. World ealthorganization, (who) Brief intervention Study Group (193). A cross- nation trial of brief intervrention with heavy drinkers. American journal of public health. 864, 948-955.

تبلیغات شما در اینجا